در این مطلب می خواهیم درباره مهارت گوش دادن همدلانه صحبت کنیم.
لازمهی گوش دادن همدلانه چیست؟
لازمهی گوش دادن همدلانه این است که تجربه طرف مقابل را درک کنیم و نسبت به کلاماتی که به کار میبریم آگاه باشیم؛ یعنی بدانیم کلمات ما میتواند صرفا تصور ما از مسئله باشد. لازمهی دیگر گوش دادن همدلانه این است که بدانیم همدلی چیست؛
میتوانیم همدلی را به توانایی شناخت و درک وضعیت ذهنی و عاطفی فرد مقابل تعریف کنیم؛ در واقع همدلی توانایی «خود را به جای شخص دیگری گذاشتن» است. ( به نقل از کتاب روان درمانی تحلیلی کابانیس که در مطلب قبلی مجله به معرفی آن پرداختیم)
چطور همدلی ایجاد کنیم؟
برای ایجاد همدلی باید به طرف مقابل نشان دهیم احساس او مهم و ارزشمند است و باید با خودش مهربان باشد. قرار نیست فرد مقابل را در درد و رنجش غرق کنیم، بلکه قرار است شیوهی درست تجربه کردن هیجانات را با او تجربه کنیم. لازمه همدلی کردن این نیست که مستقیم بر روی زخم او دست بگذارید بلکه که لازمهاش طی کردن گامهای ابتدایی همدلی است که در ادامه میخوانید.
این طور به نظر می رسد که نمی شود همدلی را با قانون طلایی «با دیگران چنان رفتار کن که دلت میخواهد با تو رفتار کنند.» یکی بدانیم. بلکه بلعکس بهتر است بگوییم:«با دیگران رفتاری نکن که دلت میخواهد آنها با تو داشته باشند، زیرا ممکن است رفتار دیگری دلخواه آن افراد باشد.» همدلی کشف همین خواسته هاست.
گوش دادن فعال اولین گام همدلی
گوش دادن فعال کمک می کند که با استفاده از شنیدههایمان بفهمیم کسی که با ما گفتگو میکند، خودش و دنیایش را چطور توصیف و درک میکند. این نوع گوش دادن را «گوش دادن همدلانه» مینامیم.
در واقع هر فرد دیدگاه منحصر به فردی نسبت به واقعیتها دارد ولی با استفاده از درک و تجارب خودمان میتوانیم از تجربه طرف مقابل تا حدودی آگاه شویم که این توانایی «همدلی» نامیده میشود.
همدلی بهترین پاسخ به احساسات خودمان و دیگران است و کمک می کند که با احساساتمان آشنا شویم و آن را تنظیم کنیم و نهایتا رفتار مناسب تر و کارآمد تری با طرف مقابلمان داشته باشیم.
پیشنهاد: کتاب گوش دادن فعال که در مجله آن را معرفی کردهایم.
چه کارهایی در گوش دادن فعال و تقویت مهارت همدلی انجام ندهیم؟
ما ممکن است با رفتارهایی دست به پیش بینی بزنیم و ناآگاهانه مانع از برقراری ارتباط همدلانه با دیگران شویم. تعدادی از این موارد عبارتند از:
- توصیه نکنید. توصیه به دیگران در لحظات هیجانی درباره ی مزایا و راه حل های منطقی تر یا واقع گرایانه تر فقط تجربیات آنها را بی اعتبار می شمارد. توصیه هایی همچون «خونسرد باش»، «برو یه قدمی بزن» مفید نیستند.
- راه حل ندهید. جملاتی مثل «میتونستی بهش زنگ بزنی»، «یا این کار را بکن، اون کار را نکن» چندان مفید نیستند. (برگرفته از کتاب مربیگری در درمان هیجان مدار نوشته لزلی گرینبرگ)
نکات مهم در گوش دادن فعال
وقتی احساسات توسط دیگران و توسط خود فرد به رسمیت شناخته شده باشند لازم است هدایت شوند، نه اینکه کنترل شوند.
در نحوه درست گوش دادن در عین حال که کلمات را می شنویم، به لحن گفتار، زیر و بمی صدا، بلندی و طنین فرد و طوری که این موارد تغییر می کنند نیز گوش می دهیم.
تامس گوردون مینویسد: «گوش دادن فعال و همدلانه، فنّ سادهای نیست، بلکه هنر به کار گرفتن یک سری حالات اولیه و زیر بنایی است. بدون این حالت، چنین روشی نه تنها به ندرت میتواند مؤثر باشد، بلکه به نظر، دروغین، خالی، مکانیکی و غیر صمیمی میآید».
یک رابطه سخت و پرچالش وقتی با همدلی به شکل موفقیت آمیزی پیش برود، میتواند به طرز باور نکردنی به رابطه ای عمیق و صمیمانه تبدیل شود.
در نهایت میتوان گفت؛ برای ارتباط برقرار کردن به شکل موثر با یک شخص، لزومی ندارد که حتمآ آنها را دوست داشته باشید، یا این که با نظرات آن ها، ارزش ها، یا عقایدشان موافق باشید. با این حال، شما عمیقا باید قضاوتتان را کنار بگذارید و از عیب جویی و انتقاد خودداری کنید تا امکان درک کامل یک شخص را پیدا کنید.
چطور می توان مهارت همدلی را تمرین کرد؟
درگوش دادن به شیوه همدلانه و درست لازم است:
- بازخورد ارائه دهید چه در کلام چه حتی به شیوه بدنی با تکان دادن سر و …
- اگر به نظر می رسد که ارتباط قطع شده است، آن چه گفته شده است را در فرم خلاصه و سادهتر بازتاب دهید. مثلا میتوانید بگویید «آن چه که من می شنوم این است» یا «به نظر می رسد که شما می گویید ….»
- صرفا آن چه که شخص گفته است را کلمه به کلمه تکرار نکنید. شما دریافتتان را از نگاه خودتان با طرف مقابل به اشتراک گذاشته و از او سوال کنید که؛ او چطور فکر می کند و چه احساسی نسبت به موضوع دارد و در حال حاضر خواهان چیست. اگر متوجه نیستیم که فرد چه خواسته ای دارد یا چه می گوید، برای روشن کردن مسئله از او بپرسید : «وقتی که می گویی ….. چه منظوری داری؟ » یا « منظورت اینه که ….؟ »
به کمک همدلی افراد می توانند درک قوی تری از خود داشته باشند، تجربه درونیشان را بپذیرند و نسبت به احساسی که دارند و کسی که هستند احساس تعهد بیشتری کنند.
منابع:
روان درمانی تحلیلی،راهنمای بالینی، دبورا ل.کابانیس [و دیگران]؛ ترجمه مهرناز مهرنوش،بابک روشنایی مقدم، تهران: انتشارات ارجمند ،۱۳۹۷
لزی گرینبرگ؛ مربیگری در درمان هیجان مدار.
ترجمه دکتر محمد آرش رمضانی، زینب باقری،ایمان همت یار.
تهران:انتشارات روان،۱۳۹۸.
3 پاسخ
بسیار خواندنی و عالی و نکات ارزشمندی داشت.
سپاس از زحمات شما و خانم دکتر پاک اندیش.
سلام
یک چیزی که حس میکنم نیاز هست، تایم خواندن در بالای این مطلب هست
در کل سایت این نیاز احساس میشه، خواهش میکنم که این رو هم اضافه بفرمایید، ممنونم
سلام، ممنون از پیشنهادتون، حتما به زودی اضافه میکنیم