«به عقیدهی بسیاری از نظریهپردازان روانپویشی، از فروید گرفته تا نظریهپردازان امروزی، ناهشیار حاوی همهی افکار و احساساتی است که یا تحملشان برایمان خیلی دردناک است یا با اصول اخلاقی و ارزشهایمان در تضادند و خودانگارهمان را متزلزل میکنند. به عبارت دیگر، ما نمیخواهیم دربارهی محتوای ناهشیارمان چیزی بدانیم؛ چون اگر میخواستیم، از همان ابتدا آن افکار و احساسات به ناهشیار فرستاده نمیشدند.»
آنچه خواندیم قسمتی بود از کتاب چرا آن کار را کردم؟ نوشتهی جوزف برگو که توسط حامد حکیمی به زبان فارسی ترجمه شدهاست.
دکتر جوزف برگو روانشناس بالینی، ازدواج و خانوادهدرمانگر با بیش از سی سال سابقهی کار رواندرمانی است. او فارغ التحصیل دانشگاه UCLA بوده و مدرک کارشناسی ارشد و دکتری خود را از مؤسسهی تحصیلات تکمیلی کالیفرنیا دریافت کرده است. همچنین عضو هیئتمدیرهی انجمن بینالمللی روانکاوی است و در یکی از شعبههای آن تدریس میکند.
کتاب چرا آن کار را کردم؟ از آثار پرفروش اوست که توجه خوانندگان زیادی را در سراسر جهان جلب کرده است. در ایران نیز چندین ترجمه از این کتاب وجود دارد که ترجمهی حامد حکیمی در انتشارات بینش نو به چاپ چهارم رسیده است.
«دکتر برگو استعداد ویژهای دارد که مفاهیم دشوار با واژگان تخصصی حرفهی خود را به زبان روزمره ارائه دهد. یک منبع ارزشمند برای کسانی که به رواندرمانی تحلیلی علاقهمندند اما استطاعت دریافت درمان را ندارند.»
ــ دکتر آنا اُ.گلسر، روانشناس بالینی
برگو در این کتاب نشان میدهد که بسیاری از رفتارهای ما، حتی آنهایی که به نظرمان عجیب یا نامطلوب میآیند، ریشه در مکانیسمهای دفاعی روانی دارند. مکانیسمهای دفاعی سازوکارهایی در روان هستند که ابتدا فروید و سپس دیگر اندیشمندان روانتحلیلی به بحث و معرفی آنها پرداختهاند. مکانیسمهای دفاعی در نقش سپرهای روانی از ما در برابر تعارضها و اضطرابها محافظت میکنند و نقش مهمی در حفظ ثبات وضعیت روان دارند.
«این کتاب با شیوهای بسیار حساس و صریح به موضوعات پیچیدهی انسانی و عملکرد ذهن میپردازد. محتوای آن، به صداقت و حکمت موجود در این کتابِ استادانه و عاری از اصطلاحات تخصصی، در نقش مکمل رواندرمانی، ابزاری بسیار مفید برای رشد است یا به کار کسانی میآید که نمیتوانند به درمان با کیفیت دسترسی داشته باشند یا از عهدهی هزینهی آن برآیند.»
ــ دکتر کلی والکات راندز، روانکاو
مکانیسم دفاعی چطور عمل میکند؟
هنگامی که محتوای ناهشیار تلاش میکند تا به هشیاری فرد وارد شود، اضطرابی شدید در پی خواهد داشت که مانند زنگ خطر، مکانیسمهای دفاعی را به کار میاندازد تا از آگاهی نسبت به این محتوا جلوگیری کنند. فروید در نظریات ابتداییاش اعتقاد داشت که با قصد ورود سائقها و محتوای ناهشیار به هشیاری، سرکوب در مقام دفاع وارد عمل میشود و اضطراب را پدید میآورد.
در واقع فروید ابتدا اضطراب را محصول دفاع در نظر میگرفت. اما بعدها آشکارا نظرش را تغییر داد و چنین عنوان کرد که ورود یا به عبارتی، قصد ورود سائق به روان هشیار، به سبب محتوای نامطلوبی که برای فرد دارد موجب اضطراب میشود و این اضطراب، مکانیسمهای دفاعی را فعال میکند. به این ترتیب، مکانیسمهای دفاعی با به عقب راندن محتوای ناهشیار سبب فرو نشستن اضطراب حاصله خواهند شد. این فرایند دفاعی از مهمترین کارکردهای ناهشیار ذهن است کهدر اجتناب از برخی احساسات نیرومند و تهدیدکننده یا کنترل آنها و همچنین حفاظت از عزت نفس فرد، عملکردی سازگارانه دارد.
برگو معتقد است استفاده از واژهی «دفاع» برای این فرایند چندان دقیق نیست و نمیتواند ماهیت انسانی آن را بهخوبی نشان دهد. پس به نقل قولی از دانلد ملتزر اشاره میکند که «همهی سازوکارهای دفاعی اساساً دروغهاییاند که به خودمان میگوییم تا از رنج فرار کنیم.»
مکانیسم دفاعی از کجا میآید؟
مکانیسمهای دفاعی بر اساس سرشت افراد، تجربیات ابتدایی با والدین و حتی یادگیری، در همهی انسانها وجود دارند و همهی انسانها کموبیش از طیف وسیعی از آنها استفاده میکنند. با این حال یک یا چند دفاع بهخصوص میتواند وارد سیستم منشی یک فرد شود و اساس ساختار شخصیتش را تشکیل دهد.
برگو در فصل دوم کتاب پلی به مسائل روانی دوران کودکی میزند و تلاش میکند به طور خلاصه و با بیانی قابل فهم نشان دهد روابط و حوادث ابتدایی زندگی چطور میتوانند در پررنگ شدن حضورِ یک یا چند دفاعِ بهخصوص، نقشی اساسی و زیربنایی در روان فرد ایفا کنند. در این فصل تجربیات اولیه در سه دستهی کلی استقلال/ وابستگی، ابراز هیجان و عزت نفس دستهبندی میشوند تا با اشاره به آنها در فصلهای بعد، علت استفاده از دفاع توسط افراد قابل درک باشد. نویسنده با ارائهی مثالهایی از دو سر طیف هر دسته، در مجموع شش زیرگروه ارائه میدهد که مخاطبان با همذاتپنداری با هر زیرگروه بتوانند مطالب کتاب را با مسائل زندگی خود پیوند بزنند.
آیا استفاده از مکانیسم دفاعی میتواند نامطلوب شود؟
آنا فروید از جمله کسانی بود که به بسط و معرفی انواع مکانیسمهای دفاعی پرداخت. هر یک از آنها در فرایند دفاع روانی نقشی دارند که بر اساس عملکرد سازگارانه و میزان تحریف واقعیت، به دو دسته تقسیم میشوند: دفاعهای نابالغانه (اولیه) و دفاعهای بالغانه (ثانویه). به طور طبیعی استفادهی هرچه بیشتر از مکانیسمهای بالغانه و انعطاف در بهره بردن از این مکانیسمها رابطهای مثبت با سلامت روان خواهد داشت.
رهایی از رنج در بسیاری از مواقع میتواند مفید و سازگارانه باشد و به بهبود عملکرد فرد در زندگی و حفظ ثبات و تمامیت روان کمک کند. اما گاهی راه رهایی از این رنجهای مزمن از مسیر شکستن همین دفاعها میگذرد و لازم است فرد یکراست و بیواسطه با احساسات و افکار خود روبهرو شود. اولین گام برای چنین عملی شناخت مکانیسمهای دفاعی و نحوهی عملکرد آنهاست تا فرد بتواند متوجه نقش خود در حوادث زندگی و احساساتی شود که تجربه میکند؛ این یکی از مهمترین دستاوردهای رسیدن به بینش در جلسات رواندرمانی است.
این کتاب چطور میتواند به ما کمک کند؟
برگو در کتاب حاضر تلاش میکند ضمن معرفی فرایند دفاع روانی و مکانیسمهای دفاعی، به زبان ساده توضیح دهد چرا و چگونه رنج را از خود دور میکنیم و این عمل چه پیامدهایی میتواند داشته باشد. مکانیسمهای دفاعی میتوانند چراغهای راهنمایی باشند که به ما نشان میدهند چگونه میتوانیم به عمق ذهن خود نفوذ کنیم و الگوهای رفتاریمان را بهتر درک کنیم.
آنچه نگارش برگو را در این کتاب منحصربهفرد میکند، بیان مفاهیم عمیق روانشناختی با زبان ساده و نزدیک به زندگی روزمره، در کنار ارائهی نظریات نظریهپردازان بزرگ و اطلاعات علمی روانشناختی است. برگو تلاش میکند ضمن قابل فهم کردن این مفاهیم، دچار تقلیل در ارزش معنایی آنها نشود و با ارائهی مثالهایی از مراجعان خود و شرح زندگیشان، مسئله را ملموستر کند.
کتاب از سه بخش تشکیل میشود:
- بخش اول مفهوم دفاع روانی را در سه فصل شرح میدهد و ضمن پیوند آن به مسائل روانی دوران کودکی، به بسط سازوکاری که در این عمل جریان دارد و نقشی که میتواند در شخصیت افراد داشته باشد، میپردازد.
- بخش دوم کتاب به صورت گزیده ده مکانیسم دفاعی را معرفی میکند و با ارائهی مثال و اشاره به نظریات روانشناختی ضمن توصیف عملکرد هریک در زندگی روزمره، آنها را به شش زیرگروهی که در بخش یک شرح داده است، پیوند میزند. مخاطبی که بتواند خود را در یک (یا چند تا) از این زیرگروهها جای دهد، با شناخت مکانیسم زیربنایی هر رفتار به خودآگاهی مفیدی دست پیدا خواهد کرد.
- شناخت و درک سیستم روان و آنچه در پس احساسات و رفتار خود و دیگران میگذرد، دستاورد مهمی محسوب میشود اما همهی راه نیست. بنابراین در بخش سوم، دربارهی مسیر رسیدن به آگاهی و عبور از مکانیسمهای دفاعی بحث میشود. اینکه فرد چطور میتواند با بینش پیدا کردن نسبت به رخدادهایی که در سیستم ناهشیارش در جریان است، بر عملکرد خود مسلطتر و با شیوهی اصیلتری با احساساتش مواجه شود.
همانطور که گفته شد، مکانیسمهای دفاعی عملکرد مفیدی در روان ناهشیار ما دارند و هدف به هیچ وجه حذف کامل آنها نبوده و چنین مقصودی امکانپذیر هم نیست. هدف این است که فرد با سلاح آگاهی بتواند حق انتخاب خالصتری برای رفتارش داشته باشد و روابطش را بهبود بخشد.
سخن آخر
نوآوری جالبی که در تمام فصلهای کتاب دیده میشود، ارائهی تمرینهایی در انتهای هر فصل است. خواننده میتواند مرتبط با موضوعی که در هر فصل مطرح میشود، با پاسخ به پرسشهای انتهایی به تأمل در خویشتن بپردازد و وجود این مکانیسمها را در روان و رفتار خود ردیابی کند. نویسنده به مثابه یک کارآگاه روان، حتی واکنشهای مخاطبان بعد از خواندن تمرینها را پیشبینی کرده و بهنوعی تلاش میکند مقاومتهایی که در جلسهی رواندرمانی پدید میآیند را دور بزند. البته خواندن کتاب با تجربهی رواندرمانی قابل قیاس نیست ولی آگاهی قدم بزرگی در مسیر درمان است و مطالعهی این اثر میتواند هم برای متخصصان روانشناسی و هم برای هر کسی که میخواهد درک بیشتری از فرایندهای ناهشیار ذهن خود داشته باشد، مفید و آموزنده باشد.
منابع
- تشخیص روانتحلیلی، نانسی مک ویلیامز
- The Language of Psycho-Analysis by Jean Laplanche, Jean-Bertrand Pontalis
- وبسایت رسمی دکتر جوزف برگو
- صفحه یوتیوب دکتر جوزف برگو