یکی از چالشهای آموزش رواندرمانی، نیاز به هدایت مدلها و الگوهای مختلف ذهنی است که به کاوش گفتمانها و نظریات مختلف میپردازند؛ در حالیکه این گفتمانها و نظریهها اغلب در تقابل با یکدیگر معنا مییابند.
در این مطلب از مجله تجربه زندگی به برخی از مفاهیم روانکاوانه و روانشناسانه فیلم کنار دریا میپردازیم.
عمل بالینی بار دیگر این قصیده را در باب ساختار ذهنی شرح میدهد: «برای پردازش فقدانی نمادین، به حضور ابژهای واقعی نیاز است».
میلان کوندرا در آخرین رمان خود یعنی هویت، توانسته با گزیدهترین عبارات، جهان امروزی را از دریچه نگاه یک زوج جوان و عاشق به خواننده نشان دهد.
صحنههایی از یک ازدواج مانیفست قدرت، گفتوگو و روابط انسانی است. نمایشی خاموش و متفکرانه که دیدگاه تازه و ظریفی را از اینکه چرا روابطمان را شکل میدهیم، چگونه آنها را حفظ میکنیم و در نهایت چرا از هم میپاشند، ارائه میدهد.
در این مقاله میخواهیم عشق را از منظر روانکاوی بررسی کنیم. عشق از زمان پیدایش در قلب روانکاوی بوده است. بیشتر رویکردهای روانکاوانه معاصر، بسط نظریههای عشق فروید است.
«اصلا روانکاوی چگونه کار میکند؟» «اینجا فقط صحبت میکنیم؟»، «روانکاوی چگونه میتواند حملات اضطرابی من را درمان کند؟» اینها سوالاتی است که معمولا درباره روانکاوی پرسیده میشود. در این مطلب از مجله تجربه زندگی، به زبان ساده درباره این سوالات صحبت میکنیم.
این متن درباره این است که چه کارهایی را نباید با کودکان اوتیسمی انجام دهید و با چه کارهایی میتوانید تعاملات سالم را بیشتر کنید.
همهچیز از فراموشی آغاز میشود. ما فراموش نمیکنیم و به نسیان نمیسپریم، تنها میان هر خاطره و هر غیابِ خاطره در تعلیق هستیم.