بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی (WHO) و همچنین مؤسسه های سلامت کشورهایی ازجمله آلمان و آمریکا، حدود 30 درصد از جمعیت کل، نیاز مُبرم به رواندرمانی و بیش از 60 درصد از جمعیت کل، تمایل به مراجعه به رواندرمانگر دارند. جالب آنکه امروزه نهتنها تعداد افرادی که به روانشناس مراجعه میکنند روزبهروز در حال افزایش است، بلکه در کشورهای توسعهیافته، مراجعه به روانشناس و مشاوره به نسبتی نزدیک به 70-75 درصد جمعیت رسیده است. در ابتدا چند سؤال مهم مطرح کردیم که در این مقاله سعی میکنیم به آنها پاسخ بدهیم و مسیر را برای شما روشنتر کنیم.
بهتر است اول از همه به این بپردازیم که رواندرمانی، مشاوره، روانکاوی و روانپزشکی چه تفاوتی با هم دارند.
میتوانید ویدیوی کامل را در کانال یوتوب یاسر درخشان مشاهده کنید.
رواندرمانی چیست؟
رواندرمانی (Psychotherapy) یک واژه عمومی است و به فرآیندی گفته میشود که با کمک فردی متخصص در حوزه علوم روان و با هدف بهبود سلامت روان و ذهن انجام میگیرد.
«رواندرمانگر» (که ازاینپس بهاختصار عنوان درمانگر از او یاد خواهیم کرد) میتواند با کمک گرفتن از تکنیکهای علمی و درمانی، در حل مشکلاتِ هیجانی، شناختی و رفتاری به مراجع کمک کند و به افراد بیاموزد تا چگونه زندگی شادتر، سالمتر و راحتتری داشته باشند.
رواندرمانی با درمانهای پزشکی و جسمی متفاوت است. برخلاف درمانهای پزشکی که در آن به ارتباط و همراهی ذهنی دو طرف با یکدیگر نیازی نیست، رواندرمانی یک فرآیند مشارکتی و وابسته به رابطهی میان درمانگر و درمانجو است. درمانگر در فرآیند درمان، سعی میکند تا با شخصیتی دربرگیرنده و خلق محیط ارتباطی مناسب و حرفهای، برای درمانجو این امکان را فراهم آورد تا بتواند بدون اینکه مورد قضاوت قرار بگیرد، در خصوص احساسات، افکار و تجربیات خود صحبت کند. در این فضا، مراجع به کمک درمانگر به شناسایی و تغییر الگوهای فکری، هیجانی و رفتاری که فرد را از داشتن حال خوب وامیدارند، میپردازد.
میتوان گفت درواقع دستاوردهایی که در فرآیند رواندرمانی حاصل میشوند، محصول تلاش هر دو طرف (درمانگر و درمانجو) هستند و موفقیت در درمان، علاوه بر آنکه وابسته به مهارت درمانگر است، به سلامتِ رابطهی درمانی و ایجاد اتحاد درمانی، میان درمانجو و درمانگر نیز بستگی دارد. در مرحلهی دوم این موفقیت نیازمند تلاش و پیگیری درمانجو نیز هست.
رواندرمانی؛ نقشه یا چراغ؟
دربارهی فرآیند و انواع رویکردهای رواندرمانی و فرایند آن در ادامه صحبت خواهیم کرد؛ اما بهطور خلاصه میتوان گفت در طی مراحل درمان، درمانگر صرفاً در تلاش برای حل مشکلات حال حاضر درمانجو نیست! یا از همه مهمتر، کار درمانگر، «اهدای چراغ» بهجای نشان دادنِ مسیر است. در این فرآیند قرار نیست درمانگر به مراجع راهحل نشان بدهد، بلکه با ایجاد فضایی مناسب و امن، کمک میکند تا خود شخص بتواند مهارت روبرو شدن با مشکلات و حل آنها را کسب بکند. در طی درمان، ذهن، روان و شخصیت ما به ابزارهای جدیدی مجهز میشوند تا در طول زندگی کمک حالمان باشند. پس با اتمام هر مرحله از درمان، نه تنها مشکلاتی که برایمان به وجود آمده بود را حلوفصل کردهایم، بلکه مهارتهای جدیدی را نیز آموختهایم تا بتوانیم در آینده با چالشهای جدیدی که سر راهمان قرار خواهد گرفت، روبرو شده و به شکل کارآمدی از آنها گذر کنیم.
آیا رواندرمانی واقعاً مؤثر است؟
حال که با چیستی رواندرمانی آشنا شدهایم، وقت آن است تا به این مسئله بپردازیم که:
- آیا رواندرمانی بهطور مستقیم بر ساختار فیزیولوژیک و زیستی بدن تأثیر دارد؟
- تأثیر رواندرمانی بر ساختار عصبی چگونه است؟
مطابق تحقیقات منتشرشده از سوی انجمن روانشناسان آمریکا (APA)، بیش از 75 درصد افرادی که تحت رواندرمانی قرار میگیرند، در تسکین علائم فیزیولوژیکی و همچنین بهبود عملکرد زندگی موفقتر از افرادی هستند که هیچگونه حمایت رواندرمانی دریافت نکرده اند.
ارتباط رواندرمانی با مغز
همچنین پژوهشهای این انجمن (APA) نشان داده است که رواندرمانی میتواند با بهبودی قابل توجه در احساسات، رفتارها و ایجاد تغییرات مثبت در ساختار مغز و سیستم ایمنی بدن ارتباط مستقیم داشته باشد. بله، رواندرمانی موجب ایجاد تغییر در ساختارهای عصبی مغز میشود. بهطوریکه بر اساس گزارشها، تأثیرات آن از طریق تکنیکهای عکسبرداری از مغز قابل مشاهده است. در همین راستا، تحقیقات بیشماری، تغییرات مغز و دستگاه عصبی مبتلایان به اختلالات روانشناختی (مانند افسردگی، اضطراب، وحشتزدگی (panic)، بیشفعالی و کمبود توجه) را بعد از دریافت رواندرمانی تائید کردند. جالب آنکه در بیشتر موارد، تغییرات ایجادشده از طریق رواندرمانی با تغییرات ناشی از دارو درمانی، کاملاً یکسان، و در مواردی بهتر نیز بوده است.
رواندرمانگر کیست؟
حال که میدانیم رواندرمانی چیست، وقت آن است که بهطور مختصر به کیستی رواندرمانگر بپردازیم:
- رواندرمانگر چه کسی است؟
- آیا هر روانشناسی، درمانگر است؟
- خصوصیات یک درمانگر بالینی چه چیزهایی است؟
در بعضی موارد وقتی صحبت از رواندرمانی و مراجعه به متخصص میشود، برای عدهای این سؤال مطرح میشود که چرا به جای مراجعه به کسی که باید مبلغی هم برای صحبت کردن نزد او بپردازیم، با یکی از اعضای خانواده یا یکی از دوستان نزدیکمان صحبت نکنیم؟ چرا آن بله و این نه؟ (همان حالت قبل)
نزد آشنایان یا غریبهای متخصص؟
شاید در نزدیکان بسیاری از ما، افرادی پذیرا و خوشسخن باشند که صحبت کردن با آنها دلمان را آرام میکند. اما واقعیت آن است که تجربهی رواندرمانی و مراجعه به فرد متخصص، بسیار متفاوت از گفتوگوها و دردو دلهای دوستانه است. در واقع رواندرمانگر چیزی فراتر از فضایی برای تخلیه هیجانات در اختیار مراجع قرار خواهد داد.
رواندرمانگر، فردی است که پس از گذراندن چندین مرحله آموزش و تجربه بالینی، صلاحیت آن را پیدا کرده تا به دیگران برای بهبود سبک زندگیشان کمک کند. (البته برای رواندرمانگر شدن، تنها روانشناس بودن کافی نیست. که دراینباره در ادامه توضیح خواهیم داد). حقیقت آن است که مانند دیگر تخصصها، صرف دارا بودن یک مدرک تحصیلی، برای تائید صلاحیت بالینی درمانگر کافی نیست و این وظیفهی خود ماست که با کسب اطلاعات درباره درمانگر موردنظرمان تا حد ممکن انتخابی مطمئن و سالم داشته باشیم.
چه کسانی میتوانند رواندرمانی کنند؟
دربارهی اینکه درمانگر کیست و باید چه خصوصیاتی داشته باشد، بعدتر در مقالهای مفصل صحبت خواهیم کرد. اما در این بخش، بهصورت کلی، خلاصهای از آن را ارائه میکنیم.
همانطور که پیشتر عنوان شد، برای درمانگر شدن، داشتن مدرک روانشناسی و گذراندن چند دوره تخصصی کافی نیست. به طور کلی رواندرمانگر به افرادی گفته میشود که پس از طی کردن مراحل خاصی، صلاحیت انجام درمان بالینی را کسب میکنند. شخص در ابتدا برای رواندرمانگر شدن، باید در یکی از گرایش های کارشناسی ارشد یا دکترای رشتههای روانشناسی بالینی، روانشناسی سلامت یا روانپزشکی تحصیل و علاوه بر آن، حتماً شماره عضویت و پروانه اشتغال سازمان نظام روانشناسی و مشاوره برای روانشناسان و شماره نظام پزشکی برای روان پزشکان را دریافت کرده باشد.
آیا روانپزشک همان روانشناس است؟
روانپزشک، کسی است که بعد از اتمام دوران پزشکی، برای دریافت تخصص در شاخه علوم اعصاب تحصیل میکند. عمده کار روانپزشکان متمرکز بر گرفتن شرححال، ارزیابیهایی مثل آزمایشهای تشخیصی (سنجش بالینی مغز، میزان هورمونها و…)، تشخیصگذاریهای دقیق و تجویز دارو است.
روانشناس، فردی است که در یکی از رشته های مختلف روانشناسی در مقطع کارشناسی ارشد و یا دکتری فارغ التحصیل شده است. روانشناسان هم در طول تحصیل با انواع داروها آشنا میشوند اما هرگز حق تجویز دارو ندارند و فقط روانپزشک مجاز است که نسخه دارویی و… بنویسد.
بعضی از متخصصان در سطح جهانی معتقدند که بهتر است خط اول درمان، ویزیت روانپزشک باشد و بعد شخص به درمانگر ارجاع داده شود. گاهی هم درمانگر تشخیص میدهد مراجع ابتدا باید درمان دارویی را شروع کند یا برخی از آزمایشها را انجام دهد؛ بنابراین او را به روانپزشک ارجاع میدهد و بعد از آن جلسهها همزمان پیش میروند. ممکن است با تشخیص روانپزشک ویزیتها خاتمه پیدا کنند و ادامهی کار فقط با درمانگر پیش برود. البته این شیوه به صورت قاعده کلی نیست و میتوان بدون مراجعه به روانپزشک از همان ابتدا به روانشناس مراجعه کرد و در صورت نیاز به دریافت دارو روانشناس مراجع را به روانپزشک ارجاع خواهد داد.
درصورتیکه روانپزشک ، دورههای ویژهای را با نظارت متخصص حرفهای (سوپرویژن) گذرانده باشد میتواند از رویکردهای غیردارویی برای بهبود حال مراجعش استفاده کند.
آیا رواندرمانی فقط برای بیماران است؟
متأسفانه بر اساس برخی از تفکرهای پیشین، امروزه بسیاری از مردم رواندرمانی و مراجعه به روانشناس را مختص افراد مبتلا به اختلالات شدید روانشناختی مانند توهم و هذیان میدانند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع، درصد بسیار پایینی از جمعیت کلِ هر جامعه به این قبیل اختلالات شدید مبتلا هستند. ما در عصر حاضر، روزانه تحت فشارهای متعدد روانی قرار میگیریم. از خانه و خانواده تا محل کار و فضای اجتماع، همگی تأثیرات مثبت و منفی بسزایی روی روان ما باقی میگذارند؛ بدیهی است که ما از بدو تولد، با دانش و مهارتهای متعدد انسانی متولد نمیشویم و این مهارتهای اکتسابی نیاز به آموزش دارند. از همین رو، این کار متخصصها است تا این مهارتها را به ما بیاموزند و در حل مشکلات زندگی، همراهمان باشد.
من کاملاً سالم هستم!
تحقیقات ثابت کردند که با توجه به گستردگی و درهمآمیختگی ژنتیکی دنیای امروز، درصد افرادی که از لحاظ فیزیولوژیک کاملاً سالم و نرمال باشند بسیار ناچیز است. همچنین باید در خاطر داشته باشیم که با توجه به نتایج تحقیقات مدرن، مشکلات روانی مانند اضطراب و افسردگی، بهطور مستقیم وابسته به میزان ترشح انواع هورمونها و انتقالدهندههای عصبی هستند و به قوی بودن یا نبودن یک فرد ارتباطی ندارند و همانطور که هیچکدام از ما، به خاطر مشکلات کلیه، قلب و عروق، از مراجعه به یک متخصص و یا مصرف دارو خجالتزده نمیشویم، از مراجعه به روانشناس یا روانپزشک و دریافت رواندرمانی و یا دارودرمانی هم نباید خجالت بکشیم! و سعی کنیم برای گسترش فرهنگ مراجعه به روانشناس و همچنین افزایش آگاهی عمومی، تجربیات خود را به اشتراک بگذاریم.
چگونه درمانگر انتخاب کنیم؟
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، فرآیند درمان حاصل کار مشترک درمانگر و درمانجو است بنابراین تطابق میان ما و درمانگر اهمیت بالایی دارد. همخوانی و رابطهی مناسب با درمانگر، فاکتور بسیار مهمی است. پس، از پرسش سؤال برای انتخاب درمانگر مناسب خود نترسید! چه از طریق تلفن و پیش از گرفتن وقت یا در یک جلسه کوتاه حضوری، به دنبال شخصی باشید که در شما احساس امنیت خاطر ایجاد کرده و پیش او حس امنیت، اعتماد و راحتی داشته باشید. اما گذشته از اعتماد و راحتی، همچنین توانایی عملی و علمی را نباید فراموش کنید.
در ادامه، به سؤالاتی خواهیم پرداخت که در انتخاب درمانگر مناسب به شما کمک خواهد کرد.
قبل از مراجعه به درمانگر از خودمان چه چیزهایی بپرسیم؟
- تمایل دارید تنها خودتان درمان دریافت کنید یا همراه با پارتنر، همسر و یا کودکتان؟
- هدف اصلی شما از درمان چیست؟
- در نظر دارید تا چه سقفی برای جلسات رواندرمانی هزینه بپردازید؟
ابتدا باید اطلاعاتی را از درمانگرانی که مدنظر دارید، جمعآوری کنید. در صورت امکان با کلینیک یا خود درمانگر تماس گرفته و با او یا یکی از دستیاران وی صحبت کرده و سؤالات خود را مطرح کنید.
- با مرد، زن، کودک، زوج (هر چیزی که دنبال آن هستید) کار میکنند؟
- مدرک تحصیلی ایشان چیست؟ (به خاطر داشته باشید که باید یکی از سه تخصص: بالینی، سلامت و یا روانپزشک باشد).
- آیا درمانگری که انتخاب میکنم خودش درمان شده است؟
- آیا درمانگر سوپرویژن دارد؟
- چه مدت درحال فعالیت در این زمینه هستند؟ (میتوانید بهطور مختصر مشکل خود را عنوان کنید).
- رویکرد درمانیشان چیست و آیا این رویکرد برای مشکل شما مؤثر است؟
- هزینهی جلسات درمان و سیستم پرداخت به چه صورت است؟ اگر توانایی پرداخت آن مبلغ را نداشتید، منصرف نشوید! هدف اصلی درمان، کسب درآمد نیست، بلکه کمک به شماست. از همین رو بسیاری از مراکز، دربارهی این موضوع منعطف عمل میکنند. خجالت نکشید و بدانید که فقط شما نیستید که این دغدغه را دارید. پس اگر متوجه شدید که هزینهی درمان برای شما زیاد است، این موضوع را با درمانگرتان درمیان بگذارید و از او بپرسید که آیا انعطافی در نحوه پرداخت وجود دارد؟ دقت داشته باشید: نباید حق ویزیت درمانگر خود را بهروشهای دیگری بهجز وجه مالی بپردازید. حتی اگر قدردان زحمات وی باشید! پس، از پیشنهادهایی مانند تهاتر، عمل در مقابل عمل، همکاری و موارد این چنینی خودداری کنید. فراموش نکنیم که هرگونه قرار حضوری بهجز در کلینیک و یا مطب شخصی درمانگر و یا تلفنی صحبت کردن و ارسال پیام به جز در مواردی که مربوط به زمان و لغو جلسات باشند ممنوع و نشاندهندهی نقض اخلاق حرفهای هستند. پس لازم است این موارد را بهعنوان هشدارهای مهم در نظر بگیریم.
پیشنهاد مطالعه: راهنمای اصول اخلاقی درمانگران در فضای مجازی
درحالیکه شما درمانگر موردنظر خود را ارزیابی میکنید، او هم ویژگیها، مشکلات و نگرانیهای شما را در نظر خواهد گرفت و درصورتیکه متوجه شود فرد مناسبی برای رسیدگی به دغدغههای شما نیست، احتمالاً فردی دیگر را به شما معرفی خواهد کرد.
رواندرمانی چقدر طول میکشد؟
طول مدت درمان، به فاکتورهای مختلفی ازجمله رویکرد درمانگر، نوع مشکل درمانجو ، تمایل او به ادامه جلسهها، مشکلات خارج از فضای درمان در زندگی مراجع و اتفاقات خاص زندگی او بستگی دارد.
تعداد جلسات مراجعه، بهصورت عمومی هفتگی و بهصورت هفتهای یک جلسه هستند. اما ممکن است درمانگر شما بسته به مشکل فعلی، از شما بخواهد تا بیشتر از یک جلسه در هفته با او در تماس باشید.
در مواردی که اختلال خاصی تشخیص دادهشده است، مانند هر درمان دیگری، نیاز است تا بهصورت منظم و هفتگی با درمانگر در ارتباط باشیم. مراجعه منظم میتواند با ایجاد پشتیبانی تخصصی مناسب، برای بهبود عملکرد روزانه ما در زندگی مفید باشد. اما همیشه علت ادامهی درمان داشتن یک مشکل یا اختلال خاص نیست. مطابق آمار انجمن روانشناسان بالینی آمریکا، بیش از 35 درصد از افراد، پس از حل شدن مشکل مشخصی که به خاطر آن به درمانگر مراجعه کرده بودند، بهصورت ماهانه و بیش از 24 درصد بهصورت هفتگی، تماس خود را با درمانگرشان حفظ میکنند. در طول این جلسهها، آنها میتوانند دیدگاهی نو و مهارتهای جدیدی را کسبکنند. مطابق همان آمار، با توجه به بهبودی قابلتوجه افرادی که ارتباط درمانی خود را قطع نکردهاند، توصیهشده تا با فواصل کوتاه یا بلند، درمانجو ارتباط درمانی خود را با درمانگر (در قالب جلسهها) ادامه دهد.
انواع درمانهای روانشناختی
رویکردهای مختلفی در درمانهای روانشناختی وجود دارند. هر رویکرد و نظریه درمانی، برای درمان مشکلات مختلف، یک راهبرد مختص به خود را در نظر میگیرد. فرآیند رواندرمانی کاملاً منحصربهفرد بوده و از فردی به فردی دیگر تفاوت دارد. این مهارت درمانگر است که بر اساس دانش و تجربه بالینی خود، ساختار درمان را باتوجه به ویژگیهای شخصی و مشکلات درمانجو تغییر داده و منطبق با آنها عمل کند.
نوع درمان (رویکرد درمانی) شما، به عوامل مختلفی بستگی دارد: تحقیقات روی اثربخشی درمانهای فعلی، جهتگیری نظری درمانگر و آنچه برای وضعیت شما و مشکل شما مؤثرتر است.
رویکردها فارغ از توانایی و گستردگیشان، در مقابل مشکلات گوناگون و همچنین وضعیتهای فردی متفاوت، ازلحاظ موفقیت و طول زمان درمان از اثربخشی و اعتبار متفاوتی برخوردارند. برخی رویکردها در بعضی موارد مؤثرتر و برخی هم طولانیتر هستند. درواقع نمیتوان ادعا کرد یک رویکرد درمانی روی همهی مشکلات و یا مراجعان اثربخشی کامل دارد.
درمانگران چند رویکردی:
توجه داشته باشید تبحر درمانگر به گستردگی رویکردهای بالینی مورد استفاده ارتباطی ندارد. درمانگران متخصص و حرفهای، اغلب یک رویکرد خاص را برای کار خود برمیگزینند. گرچه ممکن است در طول سالها فعالیت حرفهای خود رویکردهای متفاوتی را آموزش ببینند و به مهارت کافی در استفاده از آن برای کار با مراجعان بپردازند. اما در بازه های زمانی واحد، تنها میبایست مطابق یک رویکرد واحد عمل نمایند. برای مثال نمیتوان رویکرد درمانی خود را مطابق با مراجع به طور کلی تغییر دهیم. مثلا نمی توان همزمان برای درمان فوبیا از حساسیت زدایی منظم و روانکاوی استفاده کرد!
کدام رویکرد برای من مناسبتر است؟
اینکه ازنظر بالینی چه اتفاقی در اتاق درمان میافتد، با رویکرد درمانی رواندرمانگر شما مرتبط و مؤثر است. پس علاوه بر اهمیت مهارت درمانگر در کاربرد رویکرد، همخوانی فکری ما با آن رویکرد درمانی نیز اهمیت دارد. پس بهتر است ما هم بهطورکلی با برخی از رویکردها آشنا شویم. در ادامه به توضیح مختصر رویکردهای پر استفاده ی رواندرمانی می پردازیم. در طول سالهای متمادی، انواع نظریات درمانی و روانشناختی، بر اساس رویکردهای متنوع عنوان شدهاند که برخی در تعامل و برخی در تقابل با یکدیگرند. همانطور که پیشتر هم اشاره شد، بیشتر آنها هیچ برتری مطلقی بر دیگری ندارند و فقط شاید بعضیهایشان در برخورد با مشکلی خاص، بهتر از دیگری مؤثر باشند.
انواع رویکردها را بشناسیم
در کل میتوان رویکردها را بر اساس زاویه نگاه و همچنین ابزاری که برای درمان به آن تکیه میکنند، به چهار مجموعه کلی تقسیم کرد:
- رویکردهایی با تکیه بر قوانین یادگیری
- رویکردهایی با تکیه بر تحلیل عوامل ناهشیار
- رویکردهایی با تکیه بر انسان
- رویکردهای یکپارچهنگر که در آن بهطور جامع و ساختارمند از عوامل مشترک و مفید دیگر نظریات استفاده میکنند.
رویکردهای متکی بر قوانین یادگیری
در این دسته از رویکردها که بسیاری از آنها با عنوان «رویکردهای رفتاری» شناخته میشوند، هستهی اصلی درمان، در ایجاد، اصلاح و یا حذف یک نوع رفتار و یا فکر است. در این رویکرد، روانشناس ممکن است از مراجع بخواهد تا برای ایجاد مهارتهای خاص، تکالیفی مشخص را انجام و هر جلسه آن را گزارش دهد. یا برای تغییر نوع تفکر (برای مثال تفکر وسواسی)، با ایجاد فضایی مناسب و تداعی شرایطی خاص، به شما کمک میکند تا با جایگزین کردن یک رفتار ، آن فکر خاص را تغییر دهید. ممکن است به نظر برسد کار اصلی این رویکرد، بیشتر حذف یک رفتار یا تفکر باشد، درحالیکه مهمترین بخش درمان، جایگزینکردن آن تفکر و یا رفتارها با تفکر و رفتارهایی بهنجار و مفید است.
شاید فکر کنید رویکردی که از پروتکلی استفاده کرده که اجرای آن به نظر ساده است، احتمالاً از اثربخشی کمتری برخوردار خواهد بود! اما باید این را بدانید که محبوبیت رویکردهای متکی بر یادگیری، نهفقط برای سادگی در اجرا یا زمان کوتاه درمان، بلکه برای اثربخشی بسیار بالای آنها است. بهخصوص در درمان اختلالاتی مانند وسواس و اختلالات اضطرابی.
نظریهپردازان مطرح حوزه یادگیری: آرون تی بک، بیاف اسکینر، آلبرت الیس
برخی از رویکردها: BT – CBT – REBT – CT – ACT
طول درمان (حدودی): (8 تا 12 جلسه) معمولاً جلسات با تمرکز بر یک مشکل بهصورت موردی پیش میروند.
نرخ استفاده متخصصان بالینی: 23 تا 27 درصد
رویکردهای متکی بر تحلیل عوامل ناهشیار
حتماً تابهحال اصطلاح «روانکاوی» و نام خالق آن، «زیگموند فروید»، به گوشتان خورده است. گرچه نمیخواهیم دربارهی تاریخچه روانکاوی و کیستی فروید صحبت کنیم امابههرحال نمیتوان از بیان این مسئله گذشت که فروید برای اولین بار، ازنظر عملی ساختاری دو بخش هشیار و ناهشیار را برای روان انسان در نظر گرفت و علم روانشناسی را به سمتی متفاوت کشاند. او با در نظر گرفتن اینکه «در پی هر کنش یا اندیشهی انسان، موضوعی نهفته است که برای خود شخص روشن نیست»، علمی را تبیین کرد تا با روشهایی به درمانگر (در این رویکرد: روانکاو) کمک کند تا به کاوش (آنالیز) بُعد ناشناس (ناهشیار) درمانجوی خود بپردازد.
فروید توانست با نظریه «ذهن ناهشیار» خود، شمعی در ذهن بسیاری از اندیشمندان روشن کند و زنجیرهی نظریات مختلف با اتکا بر عوامل ناهشیار از آن زمان تاکنون ادامه داشته است. بهطورکلی این نظریات به عنوان «نظریات روان پویشی» (Psychodynamics) شناخته میشوند . نظریه فروید بر بسیاری از رویکردهای رواندرمانی معاصر تأثیر بسزایی گذاشته است.
در مقابل رویکردهای متکی بر یادگیری، رویکردهای پویشی معمولاً برای رسیدن به اهداف درمانی بر گفتگو و پویش عوامل ناهشیار روانی تمرکز بیشتری دارند تا انجام تکالیف عملی. در این رویکردها ممکن است جلسهها را با صحبت در مورد تجربههای کودکی، جوانی یا حتی مسائل روزمرهی خود سپری کنید تا از این طریق به درمانگر خود کمک نماید تا ریشه مشکلات فعلی شما را که در میان گفتهها، تفکرات و تعاریفتان، بر شما پنهان شدهاند را بهتر و بیشتر درک کنید. فرآیند روانکاوی، مستمر و تدریجی است و نیاز به صبر و اشتیاق درمانجو دارد.
نظریهپردازان مطرح: زیگموند فروید، لکان، یونگ، ، دوانلو، فرد بوش، وینیکات، ملانی کلاین
برخی از رویکردها: روانکاوی – ISTDP – روان موضوعی، روانشناسی ایگو، فردنگر
طول درمان (حدودی): (یک تا چند سال)
نرخ استفاده متخصصان بالینی: 18 تا 20 درصد
رویکردهای متکی بر دنیای پدیدارشناختی انسان
از نگاه رویکردهای انسانگرا، انسان به ذات خود، دارای ماهیتی پاک و دارای قدرت خودشکوفایی ذاتی است و فقط در موقعیت درست و با دریافت نیازهایی خاص مانند «توجه مثبت نامشروط» خود میتواند به سمت خودشکوفایی حرکت کند.
این نوع رویکرد درمانی، رفتار بشر را روی یک پیوستار مشاهده میکند. محوری که رفتار خودشکوفا در یک طرف و رفتار سازمانیافته در طرف دیگر آن قرار دارد. درنهایت، در این دیدگاه رفتار طبیعی و رفتار دفاعی، جایی میان این دو و نزدیکتر به خودشکوفایی قرار دارد.
رویکرد انسانگرایانه بیشتر با نظریات و کتابهای «کارل راجرز» شناخته میشود. راجرز همیشه در مورد آنچه که دخالت در آزادی شخصی محسوب میشود محتاط بود. در نگاه او، درمانگر یک فرد متخصص با دانش خاص نبود، بلکه فقط فردی دربرگیرنده محسوب میشد. از طرف دیگر، راجرز معتقد بود که موفقترین افراد در زندگی، آنهایی هستند که آزادی انتخاب دارند و بر اساس خواستههای خود زندگی میکنند.
نظریهپردازان مطرح: اروین یالوم، گوردون آلپورت، کارل راجرز، مازلو، رولومی
برخی از رویکردها: لوگوتراپی، وجودی، مراجعمحور
طول درمان (حدودی): (10 تا 18 جلسه)
نرخ استفاده متخصصان بالینی: 1 تا 5 درصد
رویکردهای متکی بر عوامل مشترک
ممکن است رواندرمانگر شما، از رویکرد یکپارچهنگر (عوامل مشترک) استفاده کند. در این رویکرد، درمانگر با ادغام برخی عناصر رویکردهای مختلف، از عوامل اثربخش هر یک از آنها برای رسیدن به اهداف درمانی استفاده میکند. البته این نوع از رویکرد درمانی هم مانند دیگر رویکردهای معتبر، دارای ساختار خاص خود بوده و انواع مختلفی دارد. اما موضوع مشترک همگیشان این است که برای درمان، از مهمترین اجزای مشترک نظریات دیگر استفاده میکنند. البته ممکن است این «عوامل مشترک» در نگاه هر نظریهپرداز در این رویکرد متفاوت باشد.
برخلاف کشور ما که رویکردهای یکپارچهنگر بنا به دلایل آموزشی و پژوهشی، کمتر شناخته شدهاند، این رویکرد در اروپا و آمریکای شمالی از بیشترین نرخ استفاده در میان درمانگران برخوردار است.
نظریهپردازان مطرح: لازاروس، لطفی کاشانی، پروچاسکا
برخی از رویکردها: چهارعاملی، چند وجهی، مدل پروچاسکا-دیکلمنته
طول درمان (حدودی): (10 تا 16 جلسه)
نرخ استفاده متخصصان بالینی: 22 تا 30 درصد
بالاخره کدام رویکرد را انتخاب کنم؟
3 نکتهی مهم که باید بهعنوان درمانجو در انتخاب رویکرد درمانگرتان در نظر داشته باشید:
یک: میزان تأثیر این رویکرد بر مشکل شما؛ همانطور که تا اینجا بیان کردیم، یکی از مهمترین فاکتورها، میزان اثربخشی رویکرد درمانی بر مشکل شماست. به بیان دیگر، آیا آن رویکرد برای مشکل شما مفید است یا نه؟
دو: میزان انگیزهی شما برای شروع راه؛ انگیزهی شما برای دریافت درمان روانشناختی با توجه به طول زمان درمان از اهمیت بالایی برخوردار است.
سه: میزان تخصص درمانگر؛ آیا درمانگر در زمینهی مشکل شما و همچنین رویکرد خود، تخصص و تجربه کافی را دارد و میتواند به شما در حل مشکلاتتان کمک کند؟
لازم است یادآوری کنیم، فقط به تبلیغات و شنیدههایتان از دیگران و بهویژه صفحات فضای مجازی بسنده نکنید.
یادداشت سردبیر: در ادامهی این مطلب، به شما پیشنهاد میکنم اگر مایلید جلسات رواندرمانی خود را شروع کنید، همین الان فرم درخواست تراپی را پر کنید.