به این اشتباه در روانکاوی اشتباه لپی یا لغزش زبانی (Freudian slip) میگوییم. سوال اینجاست که این اشتباه «ناخواسته» بوده و یا یک «خواستهی درونی» خود را در قالب یک اشتباه نشان میدهد؟ در این مطلب از مجلهی تجربه زندگی، دربارهی موضوع چالش برانگیز اشتباه لپی یا لغزش زبانی صحبت میکنیم.
لغزش زبانی چیست؟
لغزش زبانی (Freudian slip) طبق گفتهی فروید، نتیجه و تضاد ناشی از ذهن گوینده در برابر جملهی بیان شده است. لغزش زبانی یا همان کلمهای که اشتباه بیان کرده و بعد اصلاحش میکنیم، در واقع صدای ناخودآکاه است که از اعماق ذهن ما خود را به سطح میرساند اما چون مجوز بروز نمییابد، در شکل یک اشتباه خود را نشان میدهد.
واپس زده شدن قصد سخنگو برای گفتن چیزی شرط لازم و حتمی برای رخ دادن یک لغزش زبانی است.
لغزش کلامی در روانکاوی
لغزش کلامی در اثر تداخل دو قصد متفاوت به وجود میآید. این دو قصد عبارتند از: قصد مزاحم و قصد مورد مزاحمت قرار گرفته.
همانطور که به نظر میرسد قصد مزاحم همان قصدی است که اغلب اوقات آن را اشتباه لفظی مینامند. حالا باید به دو سوال اساسی درباره ی لغزش کلامی پاسخ دهیم:
چه رابطه ای میان قصد های مزاحم و قصدهای مورد مزاحمت قرار گرفته وجود دارد؟
در لغزش زبانی ، ممکن است قصد مزاحم در محتوای خود با قصد مورد مزاحمت قرار گرفته در ارتباط باشد ، این ارتباط به چهار شکل است:
- قصد مزاحم با آن در تناقض است.
- قصد مزاحم آن را تصحیح میکند.
- قصد مزاحم مکمل آن است.
- ممکن است هیچ ارتباطی با آن نداشته باشد.
چه نوع قصدهایی برای دیگر قصدها مزاحمت ایجاد میکنند؟
این نوع قصدها در سه گروه قرار میگیرند:
در نوع اول ، قصد مزاحم برای گوینده شناخته شده است و پیش از این که لغزش زبانی مرتکب شود، آن را آگاهانه در نظر داشته است.
در نوع دوم قصد مزاحم توسط گوینده تشخیص داده شده است اما آگاه نیست که این امر درست پیش از ایجاد لغزش، در ذهن او فعال بوده است.
در نوع سوم، گوینده به هیچ وجه قصد مزاحم را نمیپذیرد. او نمیپذیرد که این موضوع قبل از اتفاق افتادن لغزش زبانی، در ذهنش بوده، سعی میکند نشان دهد این موضوع جنبهای کاملا بیگانه برای او دارد.
قصدها میتوانند راهی برای ابراز شدن از طرف گویندهای که خود چیزی نمیداند ، بیابند.
اشتباه لپی چطور به وجود میآید؟
اشتباهات لپی نتیجهی یک مصالحه اند؛ آنها شامل نیم-کامیابی و نیم-ناکامی برای هر یک از دو قصد هستند. وقتی یک قصد مزاحم پس زده میشود، نیروی پس زدگی کامیاب میشود و قصد مزاحم نمایان نمیشود. اما اگر نیت پس زده شده خود را کاملا ابراز کند، نیروی پس زدگی هم به کلی ناکام میماند.
بنابر این، قصدی که مورد چالش قرار گرفته است نه کاملا واپس زده میشود و نه (جدا از موارد خاصی) ابراز میشود.
اشکال هم ریشهی لغزش زبانی
لغزشهای قلم، کژخوانی، کژ شنیداری و فراموشکاری (اسامی خاص، واژههای بیگانه، قصدها یا گمانها) همگی میتوانند شکل دیگری از لغزش زبانی باشند که در آنها، نیتی سرکوب شده خود را از راه دستکاری کلمات، نشان می دهد.
مثالهایی از لغزش زبانی
فروید دربارهی یکی از مراجعانش میگوید: مرد جوان بیست ساله در ابتدای جلسه خودش را اینطور معرفی میکند:« من پدر فلانی هستم که برای درمان نزد شما آمدم. معذرت میخواهم ، میخواستم بگویم برادرش هستم. او چهار سال بزرگتر است.»
فروید این لغزش زبانی را اینطور تحلیل میکند که او میخواهد بگوید مثل برادرش، به دلیل اشتباه پدرش بیمار شده و میخواهد مثل برادرش درمان شود، اما در واقع این پدر اوست که باید درمان شود. [ برای همین میگوید من پدر فلانی هستم که مراجعه کرده ام! تمایل دارد پدرش اینجا برای درمان بیاید.]
خلاصهی مطلب
اشتباه لپی زمانی رخ میدهد که قصد یا فکری در ذهن ایجاد شده اما قبل از بیان آگاهانهی آن، در یکی از سطوح آگاهی پس زده میشود. یعنی ممکن است فکری در سطح ناهشیار (یعنی خود فرد از وجود آن فکرش آگاه نیست) پس رانده شود و برای جبران بخشی از این ناکامی، به طریقی خودش را ابراز کند. لغزش زبانی تعادلی بین ناکامی و کامیابی یک قصد پنهانی است.
2 پاسخ
چقدر این مطالب خوبه😍😍
ممنونم