روانکاوی و پورنورگرافی

روانکاوی پورنوگرافی

نوشته

فهرست مطالب

مقاله‌ی پیش رو با تمرکزی روانکاوانه درباره پورنوگرافی است که تأثیرات فرهنگی و روانی آن را با رویکرد فرویدی و خوانش‌های معاصر بررسی می‌کند. جنبه‌های بالینی مانند اعتیاد، اضطراب و اختلالات جنسی نیز به‌صورت مکمل تحلیل خواهند شد.

تحلیل روانکاوانه پورنوگرافی و تأثیرات فرهنگی-روانی آن

 پورنوگرافی با رشد سریع فضای مجازی، به صنعتی چند میلیارد دلاری تبدیل شده؛ برای مثال تخمین زده شده که سالانه حدود ۴میلیارد دلار درآمد نصیب تولیدکنندگان پورنوگرافی می‌شود و حتی نزدیک به ۳۰٪ ترافیک اینترنت به دانلود محتوای پورن اختصاص دارد. با وجود این همه‌گیری مصرف، پورنوگرافی همواره تابو مانده است؛ به‌گونه‌ای که فعالان این صنعت در بسیاری از جوامع حتی جرئت ابراز شغل خود را ندارند. همین تضاد میان حجم بالای استفاده و انکار اجتماعی آن، زمینه‌ی مناسبی برای پژوهش روانکاوانه فراهم می‌آورد. روانکاوی از منظر نظریه‌های زیگموند فروید و شاخه‌های معاصر آن (مانند لکان، کرافت-ابیگ و ژیژک) بر لایه‌های ناهشیار، سرکوب و نظام میل (لیبیدو) تأکید دارد. در این چارچوب، پورنوگرافی نه تنها یک پدیده‌ی جنسی بلکه مسئله‌ای مهم در تحلیل ناهشیار، لذت و اضطراب انسان به‌شمار می‌آید.

پوزیشن پورنوگرافی گربه به استعاره از انسان

دیدگاه‌های فرویدی درباره پورنوگرافی

فروید میل جنسی (لیبیدو) را منبع اصلی انرژی روانی می‌داند که از کودکی تا بزرگسالی در گذر از مراحل گوناگون رشد تغییر شکل می‌یابد. بسیاری از تمایلات جنسی در ناهشیار سرکوب شده‌اند و به شیوه‌های نمادین یا کنش‌وار ظاهر می‌شوند. واضح است که فانتزی‌های جنسی در پورنوگرافی می‌توانند بازنمایی‌ای از خواسته‌های سرکوب شده باشند. بر اساس ایده‌های فروید، مشاهده‌ی پورنوگرافی نوعی «جایگزینی نمادین» برای ارضای تصورات جنسی ناهشیار است.

با این حال، فروید هشدار می‌دهد که ارضای مستقیم با تصاویر صریح، به جای تسکین کامل، ممکن است به «اضطراب اخلاقی» و احساس گناه منجر شود؛ چرا که سوپرایگو (وجدان اخلاقی) فرد، چنین تخیلاتی را سرکوب می‌کند. مطالعه‌ها نشان می‌دهد که در برخی افراد، مواجهه با محتوای پورنوگرافیک موجب «احساس گناه و تعارض درونی» نسبت به رفتار جنسی «غیرارادی» آن‌ها می‌شود. این پدیده می‌تواند نشانه‌ی «اضطراب اخلاقی» فرویدی باشد که در آن شخص از تناقض میان لذت ذهنی و هنجارهای اجتماعی به تنگنا می‌افتد.

رفتارهای پورنوگرافی گربه به استعاره از انسان

رویکرد روانکاوی لکانی بر پورن

ژاک لکان در نظریه خود بر این نکته تأکید دارد که میل هر فرد، همواره میل به چیزی است که دیگری می‌خواهد. از نگاه او، روان انسان بر پایه‌ی نوعی فقدان (lack) ساختاری شکل گرفته و میل همواره در تلاش است این فقدان را پر کند. پورنوگرافی به شکلی ویژه این ساختار را به تصویر می‌کشد. در آثار پورنوگرافیک، «تمامیت» بدن جنسی و حتی ارگاسم به نمایش درمی‌آید؛ در نتیجه، سوژه هرگز با شیءِ فاقد (object petit a) مواجه نمی‌شود و میلی بدون فاصله شکل می‌گیرد.

لکان معتقد است که ذهن برای ارضای خود نیازی به تمایز میان واقعیت و خیال ندارد. به همین دلیل، تماشاگر پورن گویی به هویتی کامل در ادراک (identity of perception) دست می‌یابد؛ ادراکی که در ظاهر ارضاکننده است اما در حقیقت، میل را به شکلی معلق و ناتمام باقی می‌گذارد.

 اثر روانکاوانه این وضعیت همان چیزی است که ژیژک نیز بر آن انگشت می‌گذارد: پورنوگرافی ژانری «کاملاً محافظه‌کارانه» است که لذت و عشق را طوری نمایش می‌دهد که انگار نیازمند توضیح جدی نیست. در ادبیات ژیژک، در پورن یا باید فیلمی احساس‌برانگیز ببینیم که قبل از نمایش کامل عمل جنسی قطع می‌شود، یا می‌توانیم همه‌چیز را ببینیم اما دیگر قادر نخواهیم بود به‌طور جدی درگیر شویم؛ «این است تراژدی پورنوگرافی». یعنی پورن تلاش دارد تصویری «قطعی» از لذت ارائه کند، ولی همین امر، فضای لازم برای شکل‌گیری تخیل و فاصله‌ی میل را می‌بندد. در نتیجه، میل سوژه در دام «شیء-‌آ کوچک» (objet petit a) می‌افتد که آن هم به جای ارضا، نوعی بیگانگی ثانویه پدید می‌آورد.

روابط درون پورنوگرافی دو گربه به استعاره از انسان

جنبه‌های فرهنگی پورنوگرافی

از نظر فرهنگی، پورنوگرافی به بازتولید و تقویت کلیشه‌های جنسی و نقش‌های جنسیتی دامن می‌زند. برخی محققان می‌گویند این محتواها اغلب تخیلات مردانه، آن‌هم به‌شکلی اغراق‌آمیز و گاه خشونت‌آمیز را بازنمایی می‌کنند. در این روایت‌ها، عشق و عواطف عمیق تقریباً نادیده گرفته شده است. چنین الگویی نشان می‌دهد که در ناهشیار جمعی، رابطه جنسی به سطح شیءانگاری و ارضای فوری فروکاسته شده است.

در عین حال، صنعت پورنوگرافی با وجود قدرت اقتصادی گسترده، جایگاهی متناقض در فرهنگ عمومی دارد. این صنعت یکی از بزرگ‌ترین و پول‌سازترین حوزه‌های سرگرمی است؛ با این وجود در هیچ جامعه‌ای رسمیت و پذیرش اجتماعی ندارد. حتی در آمریکا، فعالان این حوزه کمتر جرأت می‌کنند هویت حرفه‌ای خود را آشکار کنند. تضاد میان تقاضای بالا و انکار اجتماعی، وضعیتی پیچیده و منشأ تعارضات روانی می‌سازد. برخی معتقدند که پورنوگرافی در حالی که ظاهراً میل جنسی را آزاد می‌گذارد، لذت و عشق انسانی را در سطحی سمپتوم‌وار مسموم می‌کند. در نتیجه، این صنعت در کنار اعتیادآفرینی، تصویری تحریف‌شده و معیوب از جنسیت و میل در ذهن مخاطب می‌سازد.

فیگور پورنوگرافی گربه به استعاره از انسان

ساختار میل در رسانه‌های پورنوگرافیک

در رسانه‌های پورنوگرافیک، «ساختار میل» به شکلی ویژه شکل می‌گیرد. پژوهش‌های روانکاوانه نشان می‌دهد که تماشاگر پورنوگرافی پیوسته در جست‌وجوی «چیزی خاص» است؛ چیزی که هرگز نمی‌یابد. همواره احساس می‌کند چیزی کم است. این فقدان (lack) که در پس میل قرار دارد، با نمایش بی‌واسطه‌ی بدن جنسی تا مرز لحظه‌ی ارضا پنهان می‌شود. در نتیجه، سوژه در کشمکش میان واقعیت و خیال گرفتار می‌ماند.

ژیژک در تحلیل خود تأکید می‌کند که در پورنوگرافی، روایت‌های کلیشه‌ای (مانند ماجرای لوله‌کش و زن خانه‌دار یا معلم و شاگرد) میل تماشاگر را تحریک می‌کند اما خود روایت را جدی نمی‌گیرد و آن را به بازی می‌گیرد. از نگاه روانکاوی، پورنوگرافی نوعی «پرسش بی‌پاسخ» است: همه‌چیز برای لذت در صحنه حاضر است، اما ذهن تماشاگر همچنان در عطش خیال‌پروری می‌سوزد. به همین دلیل، پورنوگرافی نه میل را می‌بیند، و نه آن را برآورده می‌کند؛ بلکه بازنمایی اغراق‌شده و مکانیکی از میل‌ورزی است.

پیامدهای بالینی استفاده از پورنوگرافی

از زاویه‌ی بالینی، مصرف مکرر پورنوگرافی با چندین اختلال روانشناختی و جنسی در ارتباط است.

 اعتیاد جنسی و اجبار:

مطالعات نشانه می‌دهند در بسیاری از افراد، استفاده مکرر از پورنو به رفتارهای جنسی وسواسی و «اعتیاد جنسی» تبدیل می‌شود. به طوری که برخی پژوهش‌ها دریافته‌اند مصرف افراطی پورنوگرافی منجر به بروز علائمی نظیر کاهش کنترلِ ارادی و تعارضات درونی می‌شود که شباهت‌هایی با اختلال وسواسی‌–اجباری دارند.

لذت جنسی گربه به استعاره از انسان از پورنوگرافی

اختلال در روابط جنسی و کاهش رضایت:

مواجهه‌ی مکرر با محرک‌های «مصنوعی» پورنوگرافیک می‌تواند انتظارات جنسی را دگرگون کند. در این موارد، فرد ممکن است در روابط واقعی جنسی دچار سردرگمی و نارضایتی گردد؛ چراکه لذت در دنیای واقعی با الگوهای ایده‌آل و اغراق‌شده پورن متفاوت است. در بررسی‌ها آمده که محرک‌های غیرواقعی پورن باعث پاسخ‌های عاطفی غیرعادی در تماشاگر شده و توانایی او در لذت بردن از روابط جنسی طبیعی را کاهش می‌دهد. همین‌طور گزارش شده که تماشای پورن «مهارت‌های جنسی» فرد را ارتقا نمی‌دهد بلکه به عکس عزت‌نفس او را تنزل می‌دهد.

اضطراب جنسی و عذاب وجدان:

بسیاری از کاربران پورنوگرافی پس از تماشا دچار اضطراب و احساس شرمساری جنسی می‌شوند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که خودنمایی‌های جنسی «غیرارادی» در این محتواها می‌تواند در مخاطب احساس گناه و تعارض درونی ایجاد کند. این وضعیت به مرور، خودباوری جنسی را تضعیف کرده و اضطراب عملکرد را در روابط جنسی افزایش می‌دهد. در مجموع، شواهد علمی بیانگر آن است که مصرف پورنوگرافی با افزایش استرس، اضطراب و افسردگی همراه است. همچنین این وضعیت، تعارض‌های عاطفی و مشکلات هویتی را تشدید کرده و آسیب‌پذیری در برابر رفتارهای جنسی اجباری را بالا می‌برد.

گربه‌ای به استعاره از انسان در خدمت پورنوگرافی

تکوین نادرست هویت جنسی در نوجوانان:

مواجهه زودهنگام نوجوانان با پورنوگرافی، بارها به‌عنوان عاملی مؤثر در شکل‌گیری انتظارات نادرست جنسی مطرح شده است. برخی محققان هشدار می‌دهند که مصرف مداوم این محتوا می‌تواند به رشد جنسی کودکان و نوجوانان آسیب بزند و استریوتایپ‌های جنسیتی نادرست را در ذهن آن‌ها نهادینه کند. این روند در درازمدت به شکل‌گیری فرهنگی «جنسی‌سازی‌شده» و نارضایتی از بدن می‌انجامد و خودآرایی اغراق‌آمیز را در نسل‌های آینده ترویج می‌دهد.

از نگاه روانکاوی، پورنوگرافی صرفاً یک محرک جنسی نیست. این رسانه درواقع آیینه‌ای برای ناهشیار جمعی و فردی است. تجربه تماشای پورنوگرافی، میان ارضای فوری میل و خلق اضطراب، گناه و حس خالی بودن نوسان می‌کند. نظریه‌های فرویدی بر نقش تخیل و سرکوب در مصرف این محتوا تأکید دارند. در مقابل، لکان و ژیژک ساختار میل و تناقضات فرهنگی آن را برجسته می‌کنند. داده‌های بالینی نیز از عوارض اعتیادآور و اختلال‌زای آن حکایت دارد. در مجموع، پورنوگرافی به‌جای پاسخ دادن به میل، آن را در چرخه‌ای معیوب گرفتار می‌کند؛ چرخه‌ای که همزمان لذت و اضطراب را تقویت می‌کند و اثرات فرهنگی و روانی گسترده‌ای بر فرد و جامعه می‌گذارد.

سخن سردبیر

در این مقاله، پورنوگرافی از منظر روانکاوی و با استفاده از نظریات فروید، لکان و ژیژک تحلیل شد. تأثیرات روانی، اضطراب، و میل به‌عنوان بخش‌های بنیادی این پدیده بررسی گردید. همچنین، پیامدهای فرهنگی و بالینی آن در شکل‌دهی به هویت جنسی و روابط فردی و اجتماعی تحلیل شد. این مقاله نشان داد که پورنوگرافی تنها یک پدیده جنسی نیست، بلکه در لایه‌های عمیق‌تری از ناهشیار، سرکوب و تضادهای فرهنگی درگیر است و تأثیرات گسترده‌ای بر فرد و جامعه می‌گذارد.

منابع:

https://www.semanticscholar.org/paper/The-Psychology-of-Nonconsensual-Porn%3A-Understanding-Eaton-McGlynn/815882448132accdbd692a963087fb4df1ec07dd
https://pmc.ncbi.nlm.nih.gov/articles/PMC10399954/#:~:text=In%20addition%2C%20various%20data%20indicate,Furtherhttps://www.lacanonline.com/2016/10/pornography-and-the-paradoxes-of-pleasure-on-the-identity-of-perception/#:~:text=Lacan%20comments%20on%20this%20idea,real%20or%20hallucinated%E2%80%9D%2C%20he%20says
Slavoj žižek, The Pervert’s Guide to Cinema (2006)
https://public-psychology.ir/1397/08/pornographic

نوشته

عرفان امیربیگی

اشتراک گذاری

در باب

مطالب مشابه

نظرات

مشتاق خوندن نظرات شماییم

برای درج نظر