آزمایش میلگرام چگونه جهان را در شوک فرو برد؟

نوشته

آیا آیشمن و نازی‌­ها در حادثه هلوکاست تنها به اطاعت از دستور مافوق خود مرتکب چنین جنایاتی شدند؟ آیا نسل­‌کشی ارامنه به دست عثمانی­‌ها تنها با فرمان مراجع قدرت انجام شد؟ آیا جنایت‌­های نیروهای بعثی در ایران و سربازان آمریکایی در ویتنام صرفا یک حادثه جنگی بود؟

فهرست مطالب

این روزها که کوچک‌ترین مسائل شخصی آدمی و حیات انسان وابسته به امر سیاسی است و دانستن درباره سیاست از نان شب واجب‌­تر شده، اگر مروری بر تاریخ داشته باشیم، می­‌توانیم مشاهده کنیم در طول تاریخ افرادی با درجات پایین مثل سربازان نظامی و مأموران امنیتی وجود داشته‌اند که با اطاعت از مافوق‌های خود، مرتکب جنایت­‌های تکرارنشدنی شده­‌اند.

 چه مافوقی باعث شکنجه­‌های وحشتناک و غیرانسانی زندانیان ابوغریب توسط سربازان آمریکایی شد؟ اکثر این سربازان در مستند «ارواح ابوغریب» (Ghosts of Abu Ghraib) اعتراف می‌­کنند که از کسی دستور می‌گرفتند و این شغل آن‌­ها بوده است و آن‌­ها هم مأمور بودند و معذور. اما تعدادی هم اقرار کرده­‌اند که گویی در آن زمان فرد دیگری بوده‌­اند و کارهایی انجام داده­‌اند که از خودشان انتظار نداشتند.

آیا این همان بخش تاریک طبیعت آدمی نیست که میل به آسیب زدن و لذت بردن از شکنجه‌ی دیگری دارد و گاهی اوقات در جنایت‌­های بزرگ، پشت دستور مراجع قدرت پنهان می­‌شود؟ آیا باید مراقب بود که اگر بستری برای جنایت فراهم شود، هر آدمی می‌­تواند انتظار شنیع­‌ترین رفتارها را از خود داشته باشد؟

میلگرام با آزمایش میلگرام یا همان آزمایش «اطاعت از صاحبان قدرت»، تا حدودی پاسخ این پرسش‌­ها را می‌­دهد.

استنلی میلگرام که بود؟

استنلی میلگرام، روانشناس اجتماعی که با آزمایش اطاعت از مرجع قدرت شهرت پیدا کرد، در 15 آگوست سال 1933 در یک خانواده مهاجر یهودی در شهر نیویورک متولد شد، مقطع دبیرستان را طی سه سال تمام کرد و از همان زمان به عنوان یک فرد سخت‌کوش و رهبری قدرتمند شناخته شده بود. یکی از همکلاسی­‌های او پروفسور فیلیپ زیمباردو بود که بعدها به خاطر آزمایش زندان استنفورد مشهور شد.

میلگرام مدرک لیسانس خود را در سال 1954 در رشته علوم سیاسی از کالج کوئینز کسب کرد، اما در این مقطع علاقه او به روانشناسی تغییر کرد. در ابتدا دانشگاه هاروارد او را به علت عدم گذراندن واحدهای روانشناسی در مقطع لیسانس رد کرد، اما در نهایت توانست از این دانشگاه پذیرش بگیرد و مقطع دکتری خود را در رشته روانشناسی اجتماعی به اتمام برساند. میلگرام یک سال به عنوان دستیار تحقیقاتی پرفسور «سولومون اَش» (Solomon Ash) در دانشگاه مشغول به کار شد. علاقه تحقیقاتی اَش به سطوح همرنگی افراد در گروه‌­های اجتماعی و آزمایش همنوایی اجتماعی او (آزمایشی که این هدف را دنبال می­کرد که آیا فشار گروه می‌تواند بر درک و پاسخ افراد تأثیر بگذارد و آن­‌ها را همرنگ جماعت کند؟) برای میلگرام الهام­‌بخش بود و سبب شروع آزمایش‌­های او در باب اطاعت شد.

میلگرام در سال 1960 در دانشگاه ییل مشغول به کار شد و به علت علاقه­‌اش به کارکرد ماهیت انسان، آزمایش‌­هایش در باب اطاعت را در سال 1961 انجام داد. توماس بلز (Thomas Blass)، روانشناس اجتماعی آمریکایی و از بازماندگان حادثه هلوکاست که بیشترین مطالعات را درباره آزمایش میلگرام انجام داده است، در کتاب معروفش The man who shocked the world که در سال 2004 منتشر شد، میلگرام را به عنوان «مردی که جهان را شوکه کرد» توصیف کرد. سرانجام میلگرام در 20 دسامبر 1984، در سن 51 سالگی در شهر نیویورک دچار حمله قلبی شد که در نهایت منجر به مرگ او شد.

آزمایش میلگرام چه بود و چگونه شروع شد؟

میلگرام آزمایش‌های خود را در جولای 1961 آغاز کرد؛ یعنی همان ماهی که محاکمه جنایتکار جنگی، آدولف آیشمن (بوروکرات آلمانی مسئول انتقال یهودیان به اردوگاه‌های کشتار در جریان هولوکاست در اورشلیم) به پایان رسید. این محاکمه توسط گزارش‌های هانا آرنت فیلسوف که بعداً در قالب کتابی با عنوان «آیشمن در اورشلیم» منتشر شد، مشهور شد. آرنت مدعی بود که آیشمن یک دیوان­‌سالار بی­‌خاصیت بود که با خونسردی تمام و بدون تفکر در مورد عواقب کارش، از دستورات پیروی می‌کرد. رفتار مطیع او نشان‌دهنده ابتذال شر بود. دفاعیات آیشمن از خود در مقابل کشتار یهودیان، علاقه میلگرام را برانگیخت. او اظهار می‌کرد مرگ یهودی­‌ها صرفا اطاعت از اجرای دستورات بوده است.

میلگرام بعدها در سال 1974 در کتاب «اطاعت از صاحبان قدرت»، با طرح این سؤال که «آیا آیشمن و همدستانش در هلوکاست صرفا از دستورات پیروی می­‌کردند؟» سعی کرد به این سؤال پاسخ بدهد که چطور یک شهروند عادی با اطاعت از دستورات مافوقش به موجودی متفاوت تبدیل می‌شود.

روش آزمایش میلگرام

میلگرام در بخش آگهی‌های روزنامه، فراخوانی را برای شرکت در یک آزمایش روانشناسی جهت بررسی حافظه و مغز انسان منتشر کرد. در معروف‌ترین نوع آزمایش میلگرام، 40 مرد از طریق آگهی روزنامه برای شرکت در آزمایش استخدام شدند. در ازای همکاری آن‌­ها، به هر فرد 4 دلار و پنجاه سنت پرداخت می­‌شد.

میلگرام یک ژنراتور مولد شوک ترسناک ساخته بود که سطح شوک­ الکتریسیته آن از 15 ولت شروع می­‌شد و در طول آزمایش و با پیشرفت آن، تا 450 ولت افزایش پیدا می­‌کرد. بسیاری از کلیدهای دستگاه شوک با عبارت‌­هایی مثل «شوک آرام»، «شوک متوسط» و «شوک شدید: خطرناک» برچسب زده شده بود. سه کلید نهایی با علامت سه ضربدر (xxx) که نشان یک هشدار بود، برچسب زده شده بود.

شرکت‌کنندگان به دو گروه «معلم» و «یادگیرنده» تقسیم شده بودند. هر گروه به اتاق‌­هایی هدایت می‌­شدند که در دو طرف یک دیوار کوتاه قرار داشت. به گروه یادگیرنده که در حقیقت همدست آزمایشگر بودند، برگه‌­ای داده می­‌شد که دو گروه از کلمات کنار هم نوشته شده بود. کلمات باید به خاطر سپرده می‌­شدند و هر وقت معلم یکی از کلمات را نام می‌­برد، یادگیرنده باید کلمه گروه مقابل آن را به معلم می­‌گفت و اگر اشتباه می­‌کرد، با شوک الکتریکی تنبیه می­‌شد. شرکت­‌کننده‌­ای که نقش معلم را بر عهده داشت، کسی بود که در اتاقش دستگاه شوک برای تنبیه کردن قرار گرفته بود. درحالی‌که شرکت­‌کنندگان باور کرده بودند که به یادگیرنده­‌ها شوک­‌های واقعی وارد می‌­کنند، یادگیرنده‌­ها که همدست آزمایشگر بودند، وانمود می­‌کردند که به آن‌­ها شوک وارد شده است.

همان‌طور که آزمایش پیش می­‌رفت و ولتاژ شوک­‌ها با بالا رفتن جواب­‌های اشتباه افزایش می­‌یافت، شرکت‌کننده از سمت یادگیرنده می‌شنید که درخواست آزادی دارد یا حتی نسبت به وضعیت قلبی­‌اش اعتراض می‌­کند. هنگامی که شوک‌­ها به سطح 300 ولت می­‌رسید، یادگیرنده محکم به دیوار می­‌کوبید و التماس می‌کرد او را آزاد کنند.

پس از آن، به یادگیرنده گفته می­­‌شد که کاملا ساکت شود و از پاسخ دادن به هر پرسش بیشتری امتناع کند. سپس آزمایشگر به شرکت‌­کننده دستور می­‌داد که این سکوت را به عنوان پاسخ نادرست در نظر بگیرد و شوک بیشتری وارد کند. بیشتر شرکت‌کننده‌­ها وقتی به مراحل شوک زیاد می­‌رسیدند، از آزمایشگر سوال می­‌کردند که: «آیا لازم است آزمایش را ادامه بدهند؟!»، «اصلا هدف این آزمایش چیست؟!»

سپس آزمایشگر با یک‌سری دستورات مثل «ضروری است که ادامه بدهید»، «آزمایش نیازمند این است که آن را ادامه دهید»، «انتخاب دیگری ندارید، باید ادامه بدهید» پاسخ می­‌داد تا شرکت‌کننده را با خود همراه کند. بعضی از شرکت‌­کننده‌­ها ابراز نگرانی می‌­کردند و با عصبانیت از آزمایشگر می­‌پرسیدند: «با مسئولیت چه کسی ادامه دهم؟» و آزمایشگر پاسخ می­‌داد: «موردی ندارد. با مسئولیت من.»

نتایج آزمایش میلگرام

در آزمایش میلگرام اطاعت با میزان شوکی که شرکت‌­کننده مایل بود به یادگیرنده وارد کند، اندازه‌­گیری می‌­شد. درحالی‌که بسیاری از افراد از دست آزمایشگر به شدت برآشفته، پریشان و عصبانی می­‌شدند، با این وجود تا انتها به پیروی از دستورات ادامه می‌­دادند.

نتایج آزمایش میلگرام نشان داد که 65 درصد از شرکت‌­کننده‌­های مورد مطالعه، تا بالاترین درجه شوک را وارد کردند. از 40 نفر شرکت­‌کننده آزمایش، 26 نفر تا بالاترین درجه را وارد کردند؛ درحالی‌که 14 نفر قبل از رسیدن به درجه حداکثری شوک دست نگه داشتند.

میلگرام در مورد کار خود توضیح می‌دهد که بخش قابل توجهی از مردم بدون توجه به محتوای عمل و بدون عذاب وجدان، کاری را انجام می‌دهند که به آن‌ها گفته می‌شود.

عوامل مؤثر بر اطاعت

چرا بسیاری از شرکت­‌کننده­‌های آزمایش، یک عمل به ظاهر وحشیانه را به دستور مرجع قدرت انجام دادند؟ بر اساس نظر میلگرام، مجموعه‌ای از عوامل وابسته به موقعیت وجود دارند که می­‌توانند چنین سطوح بالایی از اطاعت را توجیه کنند:

  • حضور فیزیکی یک مرجع قدرت، به طرز چشمگیری باعث افزایش انطباق شد.
  • این واقعیت که دانشگاه ییل (که مؤسسه معتبری است) پشتیبان این آزمایش بود، بسیاری از شرکت‌کننده­‌ها را به این باور رساند که آزمایش باید ایمن باشد.
  • انتخاب جایگاه معلم و یادگیرنده تصادفی به نظر می­‌رسید.
  • شرکت­‌کننده­‌ها گمان می‌­کردند که آزمایشگر، یک متخصص ذی­‌صلاح بود.
  • به آزمودنی­‌ها گفته شد که شوک­‌ها بسیار دردناک هستند، اما خطرناک نیستند.

آزمایش‌­های بعدی که توسط میلگرام انجام شد، نشان داد حضور همسالان سرکش به طرز چشمگیری سطح اطاعت را کاهش می‌­دهد. هنگامی که افراد دیگر از همراهی کردن با دستورات آزمایشگر خودداری کردند، 36 نفر از 40 شرکت­‌کننده، از وارد کردن بالاترین میزان شوک امتناع کردند.

آیا آیشمن و نازی‌­ها در حادثه هلوکاست تنها به اطاعت از دستور مافوق خود مرتکب چنین جنایاتی شدند؟ آیا نسل­‌کشی ارامنه به دست عثمانی­‌ها تنها با فرمان مراجع قدرت انجام شد؟ آیا جنایت‌­های نیروهای بعثی در ایران و سربازان آمریکایی در ویتنام صرفا یک حادثه جنگی بود؟ چه مافوقی باعث شکنجه­‌های وحشتناک و غیرانسانی زندانیان ابوغریب توسط سربازان آمریکایی شد؟

پژوهش‌­های اخیر نشان می‌­دهد زمانی که مردم تمایل به تبعیت از مرجع قدرت دارند، روند آن لزوما آن‌طوری نیست که میلگرام به تصویر کشیده است.

در مقاله‌­ای که سال 2012 در مجله PLoS Biology منتشر شد، پژوهشگران اظهار داشتند میزانی که هر فرد مایل به اطاعت از دستورات مشکوک توسط مرجع قدرت است، به طور گسترده‌­ای به دو عامل کلیدی بستگی دارد:

  • چقدر فرد با دستورات موافق است.
  • چقدر با فردی که دستورات را می‌­دهد، همذات‌پنداری می­‌کند.

نگرانی­‌های اخلاقی در آزمایش میلگرام

آزمایش­‌های میلگرام مدت­‌های مدیدی است که منشأ انتقادات و بحث‌­های قابل توجهی برای دانشمندان و صاحب‌نظران بوده است. از همان آغاز، موضوع اخلاقیات در آزمایش‌­های او بسیار شک‌برانگیز بوده است و گزارش شده که شرکت­‌کننده‌­ها در معرض آشفتگی روانی و عاطفی قابل توجهی قرار گرفتند.

به چند مورد از مسائل اخلاقی عمده و بحث‌برانگیز در این آزمایش اشاره می‌کنیم:

  • استفاده از فریب
  • عدم حمایت و محافظت از شرکت‌­کنندگانی که در طول آزمایش از لحاظ روانی درگیر شده بودند.
  • فشار از سمت آزمایشگر برای ادامه دادن، حتی وقتی فرد انجام‌دهنده آزمون درخواست توقف آن را داشت (دخالت در حقوق آزمودنی جهت انصراف از آزمایش)

بر اساس نگرانی­‌ها­ی ایجاد شده در ارتباط با میزان اضطراب تجربه شده توسط شرکت­‌کنندگان، ظاهراً در پایان آزمایش به همه توضیحاتی داده شد. پژوهشگران گزارش کردند که فرآیند آزمایش و علت استفاده از فریب را به شرکت‌کنندگان توضیح دادند.

منتقدان این مطالعه، استدلال کرده­­‌اند که بسیاری از شرکت‌­کنندگان هنوز در مورد ماهیت دقیق آزمایش سردرگم بودند و یافته‌های اخیر نشان می‌­دهد که بسیاری از شرکت­‌کنندگان اصلاً در جریان نبودند.

تکرار آزمایش­‌های میلگرام

مادامی­ که تحقیقات میلگرام سوالات اخلاقی جدی را در مورد استفاده از سوژه‌­های انسانی در آزمایش‌­های روانشناسی مطرح کرد، نتایج او همچنان به طور مداوم در آزمایش­­‌های بعدی تکرار شده است. در سال 2009 پژوهشگران مطالعه­‌ای را انجام دادند که جهت تکرار آزمایش اطاعت کلاسیک میلگرام طراحی شده بود. آن‌­­ها تغییرات مختلفی را در آزمایش میلگرام ایجاد کردند:

۱. حداکثر سطح شوک 150 ولت بود، برخلاف آزمایش اصلی که 450 ولت بود.

۲. شرکت­‌کنندگان به دقت غربالگری شدند تا کسانی که ممکن است واکنش‌­های نامطلوبی را به آزمایش تجربه کنند، حذف شوند.

میلگرام (سمت راست) و همکارانش در طول انجام آزمایش

یافته‌­های آزمایش جدید آشکار کرد که شرکت‌­کنندگان تقریباً به همان میزانی اطاعت می­‌کردند که میلگرام بیش از چهل سال پیش در آزمایش اصلی خود انجام داده بود. برخی از روانشناسان پیشنهاد کردند که علی‌­رغم تغییرات ایجاد شده در تکرار آزمایش، این مطالعه همچنان ارزشمند است و می‌­تواند برای بررسی بیشتر در خصوص برخی از عوامل موقعیتی که نتایج مطالعه میلگرام را نیز تحت‌تأثیر قرار داده‌­اند، مورد استفاده قرار بگیرد. اما روانشناسان دیگر اظهار داشتند که این تکرار بسیار متفاوت با مطالعه اصلی میلگرام است که بتوان با نتایج آن مقایسه معناداری انجام داد.

انتقادات اخیر و یافته­‌های جدید

جینا پری روانشناسی است که حین تحقیقاتش در مورد مقاله‌­ای در این زمینه، به صد نوار صوتی یافته شده در آرشیو دانشگاه ییل برخورد کرده است که انواع مختلفی از آزمایش‌­های میلگرام را مستند کرده بودند. او می­‌گوید: «بسیاری از چیزهایی که فکر می‌کنیم در مورد آزمایش‌های معروف میلگرام می‌دانیم، تنها بخشی از داستان است.»

پری در صحبت‌­هایش به بخشی از آن­‌ها اشاره کرده است:

شرکت‌­کنندگان اغلب تحت فشار قرار می­‌گرفتند

درحالی‌که گزارش­‌های میلگرام از روند آزمایش نشان می­‌دهد که او روش‌­های علمی و یکنواختی را در آزمایش‌­های خود به کار برده است، نوارهای صوتی ضبط شده چیز متفاوتی را نشان می‌­دهند. در طول جلسات آزمایشی، آزمایشگرها اغلب از صحنه خارج می­‌شدند و آزمودنی‌­ها را تحت فشار قرار می‌­دادند که به شوک دادن ادامه دهند. پری در مقاله‌­ای در مجله Discover اشاره می­‌کند: «اطاعت برده‌­وار از مرجع قدرتی که به آزمایش‌­های میلگرام ربط داده­‌ایم، زمانی که به نوارهای ضبط شده می‌رسد، بیشتر شبیه یک قلدری و اجبار به نظر می­‌رسد.»

تعداد کمی از شرکت‌­کنندگان واقعا توجیه شده بودند

میلگرام در یافته‌­هایش گزارش کرده است که شرکت­‌کنندگان بعد از آزمایش، «فریب‌زدایی» شدند. او ادعا کرده است که بعداً از شرکت­‌کنندگان نظرسنجی کرد و دریافت 84 درصد از شرکت­‌کنندگان از این همکاری راضی بودند و تنها 1 درصد از آنان از شرکت در آزمایش پشیمان شدند.

با این حال یافته‌های پری نشان داد که از حدود 700 نفری که در مطالعات مختلف او بین سال‌های 1961 تا 1962 شرکت کردند، تعداد بسیار کمی از آن‌ها به درستی توجیه شده بودند.

شرح درست از آزمایش باید شامل این توضیح باشد که شوک­‌ها واقعی نیستند و یادگیرنده آسیبی نمی­‌بیند. در عوض، تمرکز جلسات میلگرام عمدتاً روی آرام کردن سوژه‌­ها برای ادامه مطالعات بود. بسیاری از شرکت‌کنندگان آزمایش را در یک حالت آشفتگی روانی قابل توجه ترک کردند. درحالی‌که حقیقت چند ماه یا حتی چند سال بعد آشکار شد، به بسیاری از آن‌ها هرگز چیزی گفته نشد.

تغییرات به نتایج متفاوتی منجر شد

مسئله دیگر این است که نسخه‌ای از آزمایش که میلگرام ارائه داد و نسخه‌ای که اغلب بازگو می‌شود، کل داستان را شرح نمی‌دهد. آماری که نشان می­‌دهد 65 درصد افراد از دستورات اطاعت کردند، تنها در مورد یک نوع آزمایش اعمال شد که در آن 26 نفر از 40 نفر اطاعت کردند. در سایر نسخه‌­های آزمایش، افراد بسیار کمتری مایل به پیروی از دستورات آزمایش‌کنندگان بودند و در برخی نسخه‌ها، حتی یک شرکت‌کننده از دستورات اطاعت نکرد.

شرکت­‌کنندگان حدس می­‌زدند که یادگیرنده ساختگی است

پری برخی از افرادی که در این آزمایش‌ها شرکت کردند و همچنین دستیاران تحقیقاتی میلگرام را ردیابی کرد. او کشف کرد که بسیاری از شرکت‌­کننده­‌های آزمایش میلگرام متوجه شده بودند که قصد او چیست و می‌دانستند که «یادگیرنده» صرفاً وانمود می‌کند. چنین یافته‌هایی نتایج میلگرام را از زاویه دید جدیدی نمایش می‌دهد. این نشان می‌دهد که نه تنها میلگرام عمداً برای به دست آوردن نتایجی که می‌خواست، دست به اشتباه بزرگی زده است، بلکه بسیاری از شرکت‌کنندگان او نیز نقش بازی می­‌کردند.

تأثیر آزمایش میلگرام

از آنجایی که هیچ راهی برای تکرار واقعی آزمایش به علت مشکلات اخلاقی و جدی آن وجود ندارد، تعیین اینکه آیا آزمایش میلگرام واقعاً چیزی در مورد قدرت اطاعت به ما می‌گوید یا نه، غیرممکن است. پس چرا آزمایش میلگرام با وجود روشن شدن حقیقتش حتی پس از چند دهه همچنان اعتبارش را در ذهن ما حفظ کرده است؟ پری بر این باور است که علی‌رغم تمام مسائل اخلاقی و مشکل عدم توانایی در تکرار روش‌های میلگرام، این مطالعه نقشی را ایفا کرده است که او آن را «نمونه مقتدر» می‌نامد.

با این حال، کار میلگرام از آن جهت از نظر تاریخی ارزشمند است که پژوهشگران را به بررسی آنچه که باعث می­‌شود مردم از دستورات پیروی کنند، برانگیخت. یا مهم‌­تر از آن، کشف اینکه چه چیزی مردم را به زیر سوال بردن مرجع قدرت سوق می­‌دهد.

دلیلی که انجمن روان‌شناسی آمریکا استانداردهایی را برای کار با سوژه‌های انسانی وضع کرده است و چرا امروزه هیئت‌های بازبینی سازمانی وجود دارند، به خاطر کار میلگرام است.

فیلم سینمایی آزمایش میلگرام

از آزمایش معروف میلگرام، یک فیلم سینمایی هم در سال ۲۰۱۵ ساخته شده است. این فیلم سینمایی «آزمایشگر» (Experimenter) نام دارد و در آن بازیگران مطرحی همچون پیتر سارسگارد ویونا رایدر در نقش میلگرام و همسرش ایفای نقش کرده‌اند.

کارگردانی این فیلم را مایکل آلمریدا عهده‌دار بوده و امتیاز آن در بانک اطلاعات اینترنتی فیلم‌ها (IMDb) ۶.۶ از ۱۰ است.

برای دانلود فیلم آزمایشگر ۲۰۱۵ با زیرنویس فارسی به کانال تلگرام مجله تجربه زندگی به آدرس t.me/elcmag مراجعه کرده و یا روی کلمه دانلود فیلم کلیک کنید.

سخن آخر

توماس بلز، در مقاله­‌اش در سال 2004 خاطرنشان کرد که روان­شناسی اجتماعی اغلب به عنوان چیزی که به اصطلاح «عقل سلیم» را اثبات می­‌کند، رد می­‌شود. میلگرام از میان نتایج شگفت‌­انگیز آزمایشش، توانست این حقیقت را نشان دهد که چیزهایی که فکر می‌کنیم در مورد خودمان و رفتارمان در گروه‌­های اجتماعی می­‌دانیم، ممکن است لزوما درست نباشند. در اصل، میلگرام توانست یک موضوع فرعی از روانشناسی را روشن کند که برخی ممکن است آن را بی‌­اهمیت بدانند، اما در واقع حقایق مهمی را در مورد رفتار انسان آشکار می‌کند.

آزمایش میلگرام به یک آزمایش کلاسیک در روانشناسی تبدیل شده است و نسبت به خطرات اطاعت هشدار می‌دهد. این تحقیق نشان می‌دهد که متغیرهای موقعیتی تأثیر قوی‌تری نسبت به عوامل شخصیتی در تعیین اینکه آیا افراد از یک مرجع قدرت اطاعت می‌کنند یا نه، دارند. با این حال روان­شناسان دیگری به این موضوع اشاره می­‌کنند که هم عوامل بیرونی و هم عوامل درونی مانند باورهای شخصی، ساختار روان و خلق‌وخوی افراد نیز می­‌توانند بر اطاعت کردن تأثیر بگذارند.

نوشته

روجا روشن

اشتراک گذاری

مطالب مشابه

در این مقاله با نگاهی روانکاوانه به فیلم The Truman Show، ساخته پیتر ویر، بررسی می‌کنیم چرا افراد یک اثر هنری را به شیوه‌هایی گاه متناقض تجربه می‌کنند.

نوشته

کتاب هنر همچون درمان، اثر آلن دوباتن و جان آرمسترانگ، هنر را فراتر از زیبایی‌شناسی، به‌عنوان ابزاری درمانی می‌بیند که با هفت کارکرد اصلی مانند به‌یادآوردن، امید و خودشناسی، به بهبود روان انسان کمک می‌کند.

نوشته

جلسه‌ی سوپرویژن نیز مانند جلسه‌ تراپی، چارچوب و قواعد خاص خود را دارد که توسط سوپروایزر مشخص می‌شود. در این مقاله به چیستی و اهمیت دریافت سوپرویژن برای حرفه‌ی روان‌درمانگری پرداخته‌ایم.

نوشته

نظرات

3 پاسخ

مشتاق خوندن نظرات شماییم

برای درج نظر