روانکاوی: افسانهها و واقعیتها
در حوزهی روانشناسی رویکردهای کمی وجود دارند که به اندازهی روانکاوی مورد توجه و جنجالبرانگیز بوده باشند. روانکاوی که از آثار زیگموند فروید نشئت گرفته، با گذشت زمان تکاملیافته و طی سالهای متمادی در هالهای از سوءتفاهمها و باورهای نادرست قرار داشته است که اغلب ارزش و اثربخشی واقعی آن را تحتالشعاع قرار میدهند.
از باور به اینکه روانکاوی فرایندی بسیار زمانبر است تا تصور اینکه فقط بر روی آسیبهای گذشته تمرکز دارد، این افسانهها میتوانند درک عمومی را تحریف کرده و افراد را از جستوجوی کمک مورد نیاز خود بازدارند. در اینجا به رد افسانههای رایج و آشکار کردن واقعیتهای این رویکرد درمانی خواهیم پرداخت و بر ظرفیت آن در مقابله با طیف گستردهای از چالشهای سلامت روان تأکید خواهیم کرد.
هدف ما تاباندن نور بر این سوءتفاهمها و ارائهی درکی روشنتر از این است که چگونه درمانهای روانکاوانه میتوانند ابزاری قدرتمند برای رشد و بهبود فردی باشند.
افسانه: درمان با رویکرد روانکاوی بسیار زمانبر است.
ماهیت ذهن و روان بشر پیچیده است و روانکاوی نیز در پی حل مسائل پیچیده ایست که هیچ راه حل ساده و آشکاری ندارند. درنتیجه حل و فصل آنها نیازمند فرصت و زمان است. این میتواند متناسب با هر شخص متفاوت باشد. نتایج تحقیقات نیز نشان داده است درمان های بلند مدت، نتایج بهتر و ماندگارتری داشتهاند.
شما میتوانید مقالهی «پایان روانکاوی» را مطالعه کنید.
افسانه: در درمان روانکاوی تمرکز بر گذشتهی فرد است که به هر حال نمیتوان آن را تغییر داد.
روانکاوی بررسی نحوهای است که فرد از طریق آن موقعیت فعلی خود را تجربه میکند. درک زمان حال به فرد این امکان را میدهد که تأثیر مشکلساز تاریخچه و گذشتهاش و همچنین امکان تجربهی جدید در آینده را درک کند. نباید فراموش کرد که گذشته و آینده در اینجا و اکنون حضور دارند و این برای جلسات تراپی تحلیلی نیز صادق است.
افسانه: درمانگران روانکاوی فقط دیگران، به ویژه مادران و پدران را مقصر میدانند.
بهعنوان یک فرد بالغ و بزرگسال میتوانیم معانیای را که دردناک بودهاند، نه با سرزنش والدین یا خود، بلکه با ایجاد درک، روشنبینی و پذیرش در زمینهی تجارب مثبت تغییر دهیم.
افسانه: درمان روانکاوی افراد را به تحلیلگر وابسته میکند.
وابستگی بهعنوان بخشی از تراپی، اشتباه و مخرب جلوه داده شده است. مراجعانی که با احساس وابستگی خود راحت نیستند، در ایجاد روابط معنادار با دیگران مشکل خواهند داشت. درمانگران روانکاوی به افراد کمک میکنند تا بپذیرند که خواستههای مربوط به وابستگی نیز بخشی از مفهوم استقلال عاطفیاند.
شما میتوانید مقالهی «تعریف دلبستگی و سبکهای آن» را مطالعه کنید.
افسانه: درمانگران روانکاوی فقط میخواهند دربارهی رابطه جنسی صحبت کنند.
درمان روانکاوی پذیرش آرزوها و تجربهی جنسی را با نیازهای مربوط به ایمنی، درک عاطفی و ارتباط معنادار در روابط صمیمانه یکپارچه میکند.
شما میتوانید مقالهی «هدایای فروید به ما» را مطالعه کنید.
افسانه: روانکاوی برای مشکلات رفتاری کودکان یا نوجوانان فایدهای ندارد یا نمیتواند آنها را درمان کند.
درمان روانکاوی به کودکان و نوجوانان کمک میکند تا از نظر هیجانی خود را درک کنند، احساسات خود را با کلمات بیان کنند و رفتارهایی را کنترل کنند که باعث ناراحتی، آشفتگی و آسیب به خود یا دیگران میشوند.
شما میتوانید مقالهی «رواندرمانی کودک و نوجوان» را مطالعه کنید.
افسانه: درمان روانکاوی بیش از حد هزینه دارد.
پرسشی که مطرح میشود این است که تراپی در مقایسه با چه چیزی هزینهی زیادی دارد؟
هزینهی بستری شدن در بیمارستان، حبس، خودکشی، قتل، و رنج مزمن بسیار بیشتر از درمان روانکاوانه است که به جلوگیری از این پیامدهای پرهزینهی آسیبرسان کمک میکند.
شما میتوانید مقالهی «روانکاوی چگونه به کمک من آمد» را مطالعه کنید.
افسانه: درمان روانکاوی فقط برای افراد «سالمِ نگران» مناسب است.
یعنی افرادی که بدون هیچ مسئلهی پزشکی احساس میکنند که بیمار هستند (خودبیمارانگار).
بسیاری از مشکلات شدید روانپزشکی که با استفاده از سایر روشهای درمانی سلامت روان غیر قابل درمان بودهاند، با استفاده از اصول روانکاوی با موفقیت درمان شدهاند. درمان روانکاوی یکی از روشهای درمانی سلامت روان است که میتواند مشاوره، دارودرمانی و خدمات اجتماعی را به طور مؤثری تقویت کند.
افسانه: روانکاوی «بر اساس نقاط قوت» نیست و فقط بر مشکلات تمرکز دارد.
درمان روانکاوی به افراد کمک میکند تا قدرت هیجانی خود را گسترش دهند و توانایی تحمل، مدیریت و درک تمام احساسات خود را پیدا کنند. تابآوری واقعی از توانایی قدردانی از احساسات مثبت و نقاط قوت شخصی ناشی میشود اما پذیرش و مدیریت احساسات بهشدت منفی را نیز در بر میگیرد.
شما میتوانید مقالهی «روانکاوی چگونه با صحبتکردن درمان میکند» را مطالعه کنید.
افسانه: روانکاوی یک روش «مبتنی بر شواهد» نیست.
شواهد زیادی در ادبیات پژوهشی وجود دارد که درمان روانکاوی نه با هدایت یا دستکاری افکار و احساسات مراجع، بلکه با ایجاد فضای هیجانی و فرصتی برای کشف معنای جدید، عمل میکند.
شما میتوانید مقالهی «روانکاوی: علم یا شبه علم» را مطالعه کنید.
افسانه: درمان روانکاوی همیشه ادامه دارد و بیانتهاست؛ و فقط برای ثروتمندان مناسب است.
درمان روانکاوی میتواند به کوتاهی چند جلسه یا برای مشکلات پیچیده بسیار طولانیتر باشد. درمان با هزینه کم نیز از طریق مؤسسات و کلینیکها در دسترس است.
شما میتوانید مقالهی «پایان روانکاوی» را مطالعه کنید.
افسانه: درمان روانکاوی مستلزم این است که مراجع روی کاناپه دراز بکشد و به درمانگر نگاه نکند.
درمان روانکاوی مدرن به مراجعان امکان میدهد تا بر اساس آنکه کدام مؤثرتر است، روی صندلی بنشینند یا روی کاناپه دراز بکشند و کما اینکه جلسات آنلاین ویدیویی نیز برگزار میشود، الزامی برای روی کاناپه دراز کشیدن نیست.
افسانههای مربوط به روانکاوی اغلب ریشه در سوءتفاهمهایی دارند که دربارهی اصول و روشهای آن شکل گرفتهاند. با روشن کردن این سوءتفاهمها میتوانیم عمق و گستردگی درمانهای روانکاوانه را بهعنوان یک روش درمانی ارزشمند در جهت بهبود سلامت روان درک کنیم.
فارغ از رویکردهای منسوخ در حوزهی سلامت روان، روانکاوی بینشهای عمیقی دربارهی رفتار و هیجانهای انسان ارائه میدهد و به افراد توانایی میبخشد تا پیچیدگیهای خود را کشف کنند و شناخت خود را پرورش دهند.
شناخت واقعیتهای روانکاوی نهتنها درک ما را تقویت خواهد کرد، بلکه تردید افرادی را که میتوانند ازظرفیت دگرگونکنندهی آن سود ببرند، برطرف میکند و آنها را تشویق به جستوجوی کمک خواهد کرد.
برای دریافت درمان روانکاوانه همین حالا فرم درخواست تراپی را پر کنید تا کارشناسان پذیرش با شما تماس بگیرند.
منابع
https://www.sdpsychoanalyticcenter.org
Washington Psychoanalytic Legislative Work Group, 2007