همهی ما در زندگی روزمرهمان احساسات خوشایند و ناخوشایندی را تجربه میکنیم؛ احساسات منفی هم بخش گریز ناپذیری از زندگی ما هستند و همه ما روشهایی برای کنار آمدن با این احساسات نامطلوب داریم. اگر نتوانیم به روشهای منطقی و عقلانی این احساسات را حل و فصل کنیم، ناخودآگاه روشهای خاصی را پیش میگیریم. این روشهای خاص مکانیسم دفاعی نامیده میشوند که در این مطلب به نحوه شکل گیری آنها در ساختار روانی و انواع مکانیسم های دفاعی میپردازیم.
مکانیسم های دفاعی
برای درک مکانیسم های دفاعی این بحث را با توضیح مختصری در ارتباط با ساختار درون روانی انسان بر اساس نظریه روان تحلیلگری آغاز میکنیم؛ همانطور که میدانیم فروید در نظام اول خود پایگاه درون روانی انسان را سه بخش کلی در نظر گرفت و آنها را ناهشیار، نیمههشیار، هشیار نام گذاشت و عنوان کرد که قسمت مهم و عمده ذهن انسان را ناهشیار یا همان ناخودآگاه تشکیل میدهد.
مکانیسمهای دفاعی چطور به وجود میآیند؟
رواندرمانگران تحلیلی و روانکاوان عقیده دارند بیشتر افکار، احساسات و رفتارهای ما تحت تأثیر ناهشیار قرار دارند. فروید چند سال بعد از مطرح ساختن نظام اول، دومین نظام را که مرکب از superego ، ego ، Id است، ارائه داد و خاطر نشان کرد در بدو تولد کل ذهن از اید تشکیل شده است.
اید کاملا در سطح ناهشیار قرار دارد و نمیتواند تنش ناشی از نیازهای بدنی و تعارضات را تحمل کند، بنابراین به دنبال ارضای فوری نیازها است. به همین جهت ایگو به وجود میآید تا با روشهایی این تنش ها و تعارضات درونی را کاهش دهد.
حال اگر ego با رویکردهای عقلانی و عادی نتواند تنش و اضطراب را کاهش دهد، به روشهایی پناه میبرد که بصورت ناخودآگاه و خودکار انجام میگیرند؛ این روشها مکانیسم دفاعی نامیده میشوند. این مکانیسم های مقابلهای عواطف دردناکی مثل اضطراب، افسردگی و تعارضات درونی مختلف را بهصورت ناخودآگاه حل میکنند و باعث کاهش درد میشوند.
انواع مکانیسم های دفاعی
همه انسانها در زندگی روزمره خود از مکانیسم های دفاعی استفاده میکنند. در صورتی که اگر استفاده از این مکانیسمها سازگارانه و در حالت تعادل انجام گیرد باعث آسانتر شدن زندگی خواهد شد (کتاب خواندن در مورد مشکلات از نادیده گرفتن آنها یک مکانیسم سازگارانهتر است)، اما افراط در آن و همچنین استفاده از دفاعهای کمتر سازگارانه میتواند زندگی، عملکرد اجرایی و شخصیت فرد را مختل کند.
دفاعهای سازگارانه بر پایه واپسرانی و دفاعهای کمتر سازگارانه مبتنی بر دونیمهسازی هستند.
اگر فردی بتواند درک کند که خوب و بد درون یک چیز یا شخص وجود دارد و احساسهای خوب و بد در خود یا دیگران ممکن است همزمان وجود داشته باشد، میتواند افکار یا عواطف دردناک و اضطرابآور را درون خود نگه دارد و آنها را به ناخودآگاه واپسرانی کند و به این ترتیب به صورت سازگارانه اضطرابش را کاهش دهد. بهعبارتی دفاعهای سازگارانهتر مبتنی بر واپسرانی هستند که در این حالت همه یا قسمتی از فکر یا احساس غیرقابل قبول به ناخودآگاه واپس رانده میشوند.
در صورتیکه فرد به این ادراک نرسیده باشد که ویژگی خوب میتواند در کنار ویژگی بد وجود داشته باشد و شخصی که وی را انسان خوبی میداند میتواند چیز بدی داشته باشد یا بالعکس، خوبی و بدی را از هم جدا میکند.
یعنی از دید این اشخاص، افراد به دو گروه تقسیم میشوند؛ انسان خیلی خوب و انسان خیلی بد. نمیتوانند باور کنند انسان هم میتواند ویژگیهای خوب داشته باشد و هم ویژگیهای بد. این فرایند منجر به استفاده از مکانیسم های دفاعی کمتر سازگارانه و مبتنی بر دونیمهسازی میشود. این نوع دفاعها نشان ضعف کارکردی است و فرد را از داشتن روابط سالم با دیگران ناتوان میکند.
مکانیسم های دفاعی بسیاری براساس تقسیمبندیهای مختلف وجود دارند که در یک تقسیم بندی که کابانیس آن را مطرح میکند، به سه دسته تقسیم میشوند: دفاعهای کمتر سازگارانه، دفاعهای سازگارانهتر و سازگارانهترین دفاعها.
مکانیسم های دفاعی کمتر سازگارانه
انواع مکانیسمهای دفاعی کمتر سازگارانه شامل؛
مکانیسم دفاعی دونیمهسازی (splitting)
فرد احساسات خوب را حفظ و از احساسات بد با جدا کردن آن از خود اجتناب میکند. این فرد اطرافیان خود را به دو گروه خیلی خوب و خیلی بد تقسیم میکند و تفکرش همه یا هیچی است. فرد نهتنها دیگران بلکه خود را گاهی خیلی خوب و گاهی خیلی بد میپندارد. این دفاع در افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی نیز زیاد دیده میشود.
مکانیسم دفاعی فرافکنی (projection)
فرد افکار، احساسات و فانتزیهای غیر قابل پذیرش خود را به دیگران نسبت میدهد تا مجبور نباشد به وجود آنها در خود اعتراف کند و به این ترتیب از اضطرابش میکاهد. مثلا شخصی از برادرش متنفر است و این احساس را دارد که برادرش بخاطر تنفر از او میخواد او را به قتل برساند. مردی که به همسرش خیانت میکند و دائمأ به او تهمت خیانت میزند.
مکانیسم دفاعی همانندسازی فرافکنانه
(projective identification)
فرد احساسات و افکار خود را به دیگری نسبت میهد و وی را واردار میکند که این افکار و احساسهای فرافکنی شده را تجربه کند. به این طریق از صفات منفی خود دور میشود. برای مثال شخصی در اداره از رئیسش مرخصی خواست ولی با درخواستش موافقت نشد، بنابراین خشم ناخودآگاه و زیادی نسبت به رئیس خود داشت و در روزهای دیگر طی غیبت و تأخیرهای زیادش رئیسش عصبی شد و او را اخراج کرد.
مکانیسم آرمانیسازی و بیارزشسازی بیمارگونه
(pathological idealization and devaluation)
نتایج طبیعی دونیمهسازی است. فردی که امروز آرمانی سازی میشود ممکن است فردا به راحتی بیارزش گردد. برای مثال فردی که در یک جلسه درمانگرش را بهترین درمانگر و کسی که او را کاملا میفهمد، میداند ولی در جلسه دیگر یا احتمالا در آخر همان جلسه قضیه برعکس میشود.
مکانیسم دفاعی انکار (Denial)
فرد احساسات و افکار و یا خاطراتی را که برای وی غیر قابل قبول و دردناک هستند و باعث اضطرابش میشوند، بصورت ناخودآگاه رد میکند. توجه داشته باشید که این دفاع بسته به میزان امتناع شخص میتواند دفاعی کمتر سازگارانه یا بیشتر سازگارانه باشد. مثلا مردی عمیقأ عاشق زنش است، بعد از درگذشت وی، طوری به زندگی ادامه میدهد انگار او هنوز زنده است.
مکانیسم دفاعی گسستگی (dissociation)
در این حالت ارتباط فرد با جنبههایی از واقعیت موجود قطع میشود و فرد از افکار و عواطف غیر قابل قبول اجتناب میکند. این امر میتواند شامل از دست دادن هویت منسجم، حافظه یا درک واقعیت باشد که بهایی سنگین برای شخص محسوب میشود. برای مثال کودک در گذشته هرموقع از مادرش کتک میخورد درد را حس نمیکرد و اکنون در زندگی وقتی شوهرش سر او داد میزند این اتفاق برایش رخ میدهد.
مکانیسم دفاعی برونکنشنمایی (acting out)
این دفاع اجتناب از اضطراب و احساسات دردناک با استفاده از رفتارها و اعمال تکانشی است. کسانیکه از این دفاع استفاده میکنند، تسلیم خواسته های اید میشوند و بدون فکر کردن به عواقب دست به رفتارهای خطرناک میزنند.
مثلا زنی بعد از دعوای طولانی نسبت به همسرش خشمگین است. آنقدر سرش را به دیوار کوبید که از هوش رفت. یا ممکن است در این حالت به دیگران و یا محیط اطراف خود آسیب برسانند.
مکانیسم دفاعی واپسروی یا بازگشت
(regression)
در این حالت فرد به مراحل ابتدایی رشد خود و شیوههای قدیمی کارکرد برمیگردد تا از احساسات برانگیزاننده اضطراب اجتناب کند.
مثال: فردی در پی مشغله و استرس زیاد به خانه پدر و مادر خود برمیگردد تا از او مثل دوران بچگی مراقبت شود.
مکانیسم های دفاعی سازگارانه تر
این مکانیسم دفاعی به سه حالت دیده میشود؛
1- عاطفه و فکر هر دو واپس رانده شوند.
2-ذهن فکر را وا پسرانی کند اما عاطفه در خودآگاه باقی بماند.
3- ذهن عاطفه را واپس میراند ولی فکر را در خودآگاهی باقی میگذارد.
مکانیسم دفاعی واپسرانی (repression)
ego اجازه نمیدهد افکار، امیال و آرزوهای خطرناک و تهدیدآمیز وارد هوشیاری (آگاهی) شوند و آنها را به ناخودآگاه واپسرانی میکنند که موچب فراموشی و انکار میشود.
مثال: دختری که در کودکی مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته و اکنون آن را به یاد نمیآورد، چون آنقدر برایش دردناک بود که به ناهشیار انتقال یافته است. توجه داشته باشید که این دفاع بهصورت ناخودآگاه اتفاق میافتد برخلاف سرکوبی که بهصورت خودآگاه روی میدهد. فروید تاکید زیادی بر واپسرانی داشت زیرا استفاده از بسیاری دفاعهای دیگر تحت تأثیر واپسرانی قرار دارد و افکار واپس رانده شده همچنان در شخصیت انسان تاثیر گذارند.
مکانیسم دفاعی دلیلتراشی یا توجیه منطقی
(rationalization)
این دفاع آوردن دلایل یا توجیهات قابل قبول برای احساسات و افکار دردناک و اضطراب آور است. همچنین دلایل منطقی آوردن در موقعیتهایی که برای شخص آزاردهنده است. معمولأ وقتی درموقعیتی قرار میگیریم و رفتاری را انجام میدهیم و متوجه میشویم این رفتار درست نبوده است، دست به دلیل تراشی میزنیم بیارزش کردن چیزی که به آن نرسیدیم. رایجترین نوع دلیلتراشی است. دلیل تراشی مصداق این ضربالمثل است که «گربه دستش به گوشت نمیرسه میگه واه واه بو میده»!
مثال:محمد در امتحانات مردود میشود و میگوید :«خوب شد، خودم نخواستم قبول شم میخواستم دوباره این کتابو بخونم»! درحالیکه خوب درس نخوانده بود و علیرغم تقلب در امتحان نتیجه مطلوب را نگرفته بود.
مکانیسم دفاعی عقلانیسازی یا عاطفه زدایی
(intellectualization)
در اینجا ذهن عاطفه را واپس میراند اما فکر در خودآگاه باقی میماند. این مکانیسم به فرد کمک میکند بدون آنکه احساس منفی داشته باشد از خود در برابر رویدادهای مختلف دردناک مثل طلاق، بیکار شدن، شکست عشقی و …مراقبت کند.
مکانیسم دفاعی جابجایی (displacement)
جابجایی به معنای جایگزین کردن یک برطرف کننده نیاز یا کشانده با موضوع دیگر است. فرد بهصورت ناخودآگاه احساسش را نسبت به موضوعی که در دسترس نیست با موضوعی که در دسترس وی قرار دارد و همچنین خطر کمتری برایش محسوب میشود، جایگزین میکند. مثلا از رئیسش عصبانی است اما سر همسر خود خالی میکند.
مکانیسم دفاعی جسمانیسازی (somatization)
این دفاع منجر به این میشود که افکار یا احساسات بهصورت حسهای بدنی تجربه شوند. اضطراب بهصورت یک مشکل فیزیولوژیکی خود را نشان میدهد تا توجه را از مسائل روانی آزاردهنده دور سازد.
مثال: کودکی صبح روز امتحان دچار شکم درد و حالت تهوع میشود.
مکانیسم دفاعی عملزدایی یا آندوینگ (undoing)
وقتی فرد بخاطر فکر یا رفتارش احساسی غیر قابل قبول یا ناراحتکننده دارد، طوری عمل میکند انگار که آن کار را انجام نداده است تا به نحوی تاثیر آن کار را از بین ببرد. مثلا کسی که با مصرف مواد مخدر به بدن خود آسیب زده، تصمیم میگیرد غذای خوب بخورد یا مثلا کسی که دزدی میکند و بعد صدقه میدهد.
مکانیسم دفاعی معطوف کردن علیه خویشتن
(turning against the self)
وقتی فرد از موضوعی خشمگین است و نمیتواند به موضوع اصلی خشم خود را نشان دهد بهصورت ناخودآگاه اما این خشم را به خود انتقال میدهد. مثلا فردی از دست پدرش عصبانی است و چون نمیتواند خشمش را به پدر ابراز نماید به صورت ناخودآگاه شروع میکند به انتقاد کردن از عدم توانایی خودش.
مکانیسم دفاعی واکنش وارونه
(reaction formation)
احساسات غیرقابل قبول بهصورت متضاد خود را نشان میدهند. احساسها به شکل رفتاری درمیآیند که از نظر اجتماع قابل قبولتر است اما این اتفاق معمولا به شکل اغراقآمیزی اتفاق میافتد. مثلا کسی که از کودکش خشمگین است و بشدت از او مراقبت میکند. گاهی ممکن است شدت آن به قدری زیاد باشد که زندگی را برای کودک بسیار سخت کند.
مکانیسم دفاعی همانندسازی (identification)
در این مکانیسم جنبههایی از فرد دیگر را که آرزویش را دارد، درونی میکند. برای مثال فرد میکوشد مانند کسی که او را الگوی خود میداند رفتار کند. مثلا دختری نسبت به دوستش که موقعیت بهتری از وی دارد حسادت میکند و سعی دارد مثل او لباس بپوشد.
مکانیسم دفاعی برونیسازی (externalization)
با استفاده از این مکانیسم دفاعی افراد تعارضات درونی خود را به شرایط بیرون نسبت میدهند. انگار که این تعارضات در موضوع بیرونی وجود دارند. مثلا دختری درباره این موضوع شکایت دارد که نمیداند کدام خواستگار شرایط خوبی دارند و باید چکار کند درحالیکه طی صحبتها متوجه میشویم او خودش در رابطه با ازدواج احساسات دوگانهای دارد و موضوع مربوط به خواستگاران نیست. این مکانیسم مفهوم کلیتری نسبت به فرافکنی دارد. در فرافکنی فرد احساسات خود را به دیگران نسبت میدهد اما در این مکانیسم فرد تعارضات درونی خود را مربوط به موضوع بیرون میداند.
مکانیسم دفاعی جنسیسازی (sexualization)
برای اجتناب از احساسات ناراحت کننده و اضطرابآور مسائل غیرجنسی را به مسائل جنسی تبدیل میکند. دختری بعد از دعوا با پدر و مادر با عصبانیت خانه را ترک و به کلاس رفته و برای معلمش عشوهگری میکند.
مکانیسم دفاعی احساساتی بودن مفرط
(excessive emotionality)
در این مکانیسم فرد فکر را واپس میراند و عاطفه در خودآگاه میماند. این امر باعث ابراز احساسات به شیوهای غیر طبیعی و با شدت میشود. این مکانیسم برعکس عقلانیسازی است.
سازگارانهترین مکانیسم های دفاعی
کسانی که از این دفاعها استفاده میکنند معمولا از کارکرد خوبی برخوردارند و معمولا خودآگاهانه هستند اما در شرایطی که بهصورت افراطی بهکار گرفته شوند میتوانند ناسازگار باشند.
مکانیسم دفاعی سرکوب (suppression)
در این دفاع فرد به صورت آگاهانه تلاش میکند افکار یا احساساتی که برای وی آزاردهنده و اضطرابآور هستند را از آگاهی خود دور سازد برخلاف واپسرانی که بهصورت ناآگاهانه صورت میگیرد. فرد درمورد چیزی که برایش ناراحت کننده است میگوید :«این موضوع خیلی ناراحتکننده هست دیگه بهش فکر نمیکنم».
مکانیسم دفاعی شوخی (humor)
در این دفاع شخص افکار و عواطف دردناک را سرسری میگیرد. درمورد اتفاقات تلخ جوک میسازد. مثل شخصیت چندلر در سریال Friends که حتی در معرفی خود میگفت:«سلام من چندلرم و وقتایی که در موقعیت ناراحت کننده باشم جوک میسازم!»
مکانیسم دفاعی نوعدوستی (altruism)
فردی که از این مکانیسم استفاده میکند به دیگران کمک میکند تا احساسات منفی و عواطف دردناکش کاسته شود. مثلا در خیریهها عضو میشود و به نیازمندان کمک میکند که اگر بهصورت افراطی انجام شود ناسازگارانه محسوب میشود.»
مکانیسم دفاعی تصعید یا والایش (sublimation)
زمانی اتفاق میافتد که فکر یا احساس ناراحت کننده و اضطراب آور به شکل فعالیت مفید و قابل قبول در میآید. مثلا افراد پرخاشگر ممکن است اقدام به استخدام در ارتش نمایند یا به ورزشهایی همچون بوکس روی بیاورند. یا فردی که خشم دارد آن را بهصورت شعر، نقاشی یا داستان در بیاورد.
سخن پایانی
احتمالا وقتی انواع مکانیسمهای دفاعی را میخواندید تعدادی از آنها برایتان تداعی شد. ممکن است بعضی از آنها را در یک شخصیت داستانی، دیگران یا خودتان دیده باشید. این قدم خوبی برای بهتر شناختن خودتان است اما در واقع تشخیص یک مکانیسم دفاعی در یک شخص واقعی کار راحتی نیست، به خصوص اگر آن شخص خودتان باشید چرا که ممکن است در هنگام همین تشخیصها از بعضی مکانیسمهای دیگر استفاده کرده باشید.
نتیجهبخش ترین کار برای تشخیص مکانیسمهای دفاعی و جایگزینی آنها با دفاعهای پختهتر این است که به یک متخصص مراجعه کنیم تا روند درمانی طی شود. تشخیص و درمان مسئلهای که سالها با ما زیسته، در یک جلسه و مدت خیلی کوتاه امکان پذیر نیست. ما به عنوان یک انسان پیچیدگیهای منحصر به فرد خود را داریم که نمیتوان مشکلات آنها را با نسخهی سرپایی درمان کرد.
اگر علاقمندید در کنار یک روانکاو یا درمانگر متخصص در این حوزه، تحلیل خود را آغاز کنید، میتوانید به شماره واتساپ کلینیک تجربه زندگی (989031492837) پیام دهید.
اگر تجربهای در کشف مکانیسمهای دفاعی خود در جلسات تحلیل داشته اید، در بخش دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.
6 پاسخ
یکی از بهترین مطالبی بود کە خونده بودم مرسی
سلام
در ارتباط با نسبت مکانیسم دفاعی دو نیمه سازی و سایرین با وجود نوشته شما که مکانیسم های دفاعی ناسالم بر پایه دو نیمه سازی؟
سلام
در ارتباط با نسبت مکانیسم دفاعی دو نیمه سازی و سایرین با وجود نوشته شما که مکانیسم های دفاعی ناسالم بر پایه دو نیمه سازی؟
سلام
در ارتباط با نسبت مکانیسم دفاعی دو نیمه سازی و سایرین با وجود نوشته شما که نوشته ای: مکانیسم های دفاعی ناسازگار بر پایه دو نیمه سازی هست و مکانیسم دفاعی سانگار بر پایه واپس رانی؟
سلام
در ارتباط با نسبت مکانیسم دفاعی دو نیمه سازی و سایرین با وجود نوشته شما که نوشته ای: مکانیسم های دفاعی ناسازگار بر پایه دو نیمه سازی هست و مکانیسم دفاعی سانگار بر پایه واپس رانی؟
سلام
در ارتباط با نسبت مکانیسم دفاعی دو نیمه سازی و سایرین با وجود نوشته شما که نوشته ای: مکانیسم های دفاعی ناسازگار بر پایه دو نیمه سازی هست و مکانیسم دفاعی سانگار بر پایه واپس رانی؟