این بررسی حاوی اسپویل است
مقدمه
این جستار به بررسی فیلم Substance (2024) به کارگردانی کورالی فارژا میپردازد و مفاهیم روانکاوی لکان مانند “بزرگ دیگری”، مکانیزم دفاعی دوپارهسازی، و همچنین نظریه رشد روانی-اجتماعی اریکسون را در ارتباط با داستان و شخصیتهای فیلم تحلیل میکند.
معرفی فیلم
Substance اثری در ژانر روانشناختی و علمی-تخیلی است که به بحران هویت و تلاش برای بازگشت به جوانی میپردازد. دمی مور در نقش الیزابت اسپارکل، یک ستاره میانسال، پس از افول جایگاهش در دنیای رسانه، در جستوجوی راهی برای بازگشت به شهرت از دسترفته است. او به یک درمان تجربی متوسل میشود که به او اجازه میدهد نسخهای جوانتر از خود به نام سو (با بازی مارگارت کوالی) را خلق کند. سو بهسرعت جایگاه الیزابت را در جامعه و رسانه تصاحب میکند و بهعنوان نسخهای بهبودیافته از او به فعالیت میپردازد. این تغییرات منجر به بروز دوسوگرایی عمیق روانی در الیزابت میشود که در نهایت به فروپاشی روانی و جسمانی او میانجامد.
اگر لکان فیلم را میدید
مفهوم بزرگدیگری
لکان، روانکاو تأثیرگذار فرانسوی، “بزرگدیگری” را بهعنوان ساختارها و نظامهایی فراتر از فرد معرفی میکند که شامل زبان، هنجارها، قوانین و انتظارات اجتماعی هستند. این ساختارها تعیین میکنند چه چیزی در جامعه ارزشمند است و چگونه باید رفتار کرد. زبان بهعنوان یک نظام نمادین، نمونهای از بزرگ دیگری است که بر تفکر و تعاملات ما تأثیر میگذارد.
نقش بزرگدیگری در فیلم
در Substance، بزرگ دیگری در قالب جامعهای ظاهر میشود که استانداردهای زیبایی و موفقیت را تعیین میکند. جامعهای که الیزابت را به دلیل افزایش سن و کاهش جذابیت طرد میکند و او را وادار میسازد برای بازگشت به تأیید اجتماعی، نسخهای جوانتر از خود خلق کند. این تلاش برای جلب توجه و پذیرش از سوی جامعه، بازتابی از میل ناهشیارانه انسان به تعلق و ارزشمندی در چارچوب بزرگ دیگری است. لکان معتقد بود این میل بخشی از تلاشهای ناهشیار فرد برای تأیید و پذیرش اجتماعی است. در مورد الیزابت، این میل به شکلی افراطی بروز میکند و او را به استفاده از درمانهای غیرمعمول برای بازگشت به جوانی سوق میدهد.
دوپارهسازی الیزابت
تعریف دوپارهسازی
دوپارهسازی یکی از مکانیزمهای دفاعی اولیه است که توسط ملانی کلاین مطرح شده است. در این مکانیزم، فرد نمیتواند همزمان جنبههای مثبت و منفی یک فرد یا موقعیت را بپذیرد و آنها را بهصورت کاملاً خوب یا کاملاً بد میبیند. این فرآیند به فرد کمک میکند از احساسات متناقض فرار کند و با سادهسازی واقعیت، اضطراب خود را کاهش دهد.
نمود دوپارهسازی در فیلم
الیزابت در Substance گرفتار دوپارهسازی شدیدی است. او قادر نیست جوانی و پیری خود را همزمان بپذیرد. در نتیجه، تمام ویژگیهای مثبت و جذاب خود را به سو، نسخه جوانترش، منتقل میکند و جنبههای منفی مانند پیری و از دست دادن محبوبیت را به خود واقعیاش نسبت میدهد. این تقسیمبندی به او کمک میکند تا از اضطراب ناشی از پیری فرار کند، اما به مرور زمان به افزایش تضادهای درونی او منجر میشود. موفقیت و پذیرش اجتماعی سو، تضاد و درگیری روانی الیزابت را تشدید میکند. در نهایت، زمانی که دو شخصیت در قالب یک موجود هیولایی با یکدیگر ترکیب میشوند، دوپارهسازی فرو میریزد و الیزابت ناچار به مواجهه با تمامیت هویت خود میشود. این رویارویی، نماد شکست مکانیزم دفاعی او و آغاز فروپاشی روانی و جسمی است.
اگر اریکسون فیلم را میدید
اریک اریکسون در نظریه رشد روانی-اجتماعی خود، هشت مرحله را معرفی میکند که هر یک با بحرانها و چالشهای خاصی همراه است. برخی از این مراحل در تحلیل شخصیت الیزابت و داستان Substance اهمیت ویژهای دارند:
مرحله ششم؛ صمیمیت در برابر انزوا (اوایل بزرگسالی)
الیزابت که در سالهای جوانیاش احتمالاً موفق و محبوب بوده، حالا با از دست دادن جایگاه اجتماعیاش، به نوعی انزوا دچار شده است. او نمیتواند با واقعیت پیری خود کنار بیاید و برای بازگشت به دوران صمیمیت و ارتباط با دیگران، دست به اقداماتی افراطی میزند.
مرحله هفتم؛ زایندگی در مقابل رکود
این مرحله به دوران میانسالی مربوط میشود و با تلاش فرد برای یافتن معنا و هدف در زندگی تعریف میشود. زایندگی به معنای کمک به نسلهای بعدی و ایجاد تغییرات مثبت است، در حالی که رکود به معنای درجا زدن و تمرکز افراطی بر خویشتن است. در “Substance”، الیزابت با احساس رکود و بیمعنایی مواجه است و تلاش میکند با بازیابی جوانی خود، نقش فعالتری در جامعه ایفا کند. اما این تلاشها بهجای خلق معنا و رشد شخصی، او را به سمت فروپاشی روانی سوق میدهند.
مرحله هشتم؛ انسجام خود در مقابل یأس
اریکسون معتقد است در دوران پیری، فرد با مرور گذشته و ارزیابی دستاوردها و ناکامیهایش، به احساس انسجام یا یأس میرسد. اگر فرد بتواند با گذشته خود آشتی کند و به تلاشهایش افتخار نماید، به احساس انسجام و رضایت دست مییابد. اما اگر زندگی خود را بیثمر ببیند، دچار یأس و ناامیدی میشود. در “Substance”، الیزابت بهجای پذیرش واقعیت پیری و یافتن معنا در این مرحله از زندگی، در یأس و سرخوردگی غرق میشود و برای فرار از این وضعیت، به بازگشت به دوران جوانی متوسل میشود. این تلاش نافرجام منجر به از دست دادن هویت واقعی و در نهایت فروپاشی روانی او میشود.
نمادپردازیها
فیلم “Substance” با بهرهگیری از نمادهای قدرتمند و تصویرسازیهای بصری، تلاشهای بیثمر الیزابت برای بازگشت به گذشته و پیامدهای ویرانگر آن را به تصویر میکشد.
تبدیل به موجود هیولایی
در صحنههای پایانی که سو و الیزابت در قالب یک موجود هیولایی با یکدیگر ادغام میشوند، میتوان نمودی از مواجهه با سایه در روانشناسی یونگ را مشاهده کرد. سایه به بخشهایی از شخصیت فرد اشاره دارد که سرکوب یا انکار شدهاند. این ادغام، رویارویی الیزابت با سایهی خود است؛ همان ترسها، ناکامیها و احساساتی که همواره از آنها فرار کرده بود. این صحنه نشان میدهد که سرکوب جنبههای ناخوشایند شخصیت و فرار از واقعیت، در نهایت به مواجههای اجتنابناپذیر با خود واقعی و بخشهای تاریک وجود فرد منتهی میشود.
نمادهای اجتماعی و فشار رسانهای
برنامههای تلویزیونی که سو در آنها ظاهر میشود و جامعهای که بهسرعت او را بهعنوان چهرهای جدید میپذیرد، نماد فشار رسانهها برای تحمیل استانداردهای غیرواقعی زیبایی و جوانی هستند. این فشارها الیزابت را وادار میکنند تا به بازسازی تصویری بپردازد که رسانهها به او تحمیل کردهاند. این بازنمایی، بازتابی از واقعیتی است که رسانهها بهطور مستمر تصاویری از زیبایی و جوانی ابدی را به مخاطبان عرضه میکنند و بهواسطه آن، اضطراب و نارضایتی از خود را در جامعه گسترش میدهند.
ارتباط فیلم با نظریههای روانشناختی و پیامهای اجتماعی
Substance از منظر روانکاوی و نظریههای اریکسون، روایتی از بحرانهای هویتی و اجتماعی است. فیلم بهطور مستقیم به تأثیرات جامعه و فشارهای فرهنگی میپردازد و این مفاهیم را در قالب داستانی تخیلی و تاریک به تصویر میکشد.
فیلم نشان میدهد که چگونه جامعه بهعنوان بزرگ دیگری عمل میکند و استانداردهایی تحمیل میکند که افراد برای تأیید و پذیرش، ناچار به تطابق با آنها هستند. این فشارها، بهویژه در زمینه ظاهر و جوانی، تأثیرات مخربی بر روان افراد میگذارند. در “Substance”، این تأثیرات بهشکلی افراطی و تاریک به نمایش درآمدهاند.
بحران هویت و انسجام در نظریه اریکسون
الیزابت با بحرانهایی دستوپنجه نرم میکند که میتوان آنها را در چارچوب نظریه رشد روانی-اجتماعی اریکسون تحلیل کرد. او که توانایی پذیرش خود واقعیاش را ندارد و در تلاش برای کسب تأیید مجدد از جامعه است، در مرحلهای از زندگی قرار دارد که بهجای دستیابی به انسجام و پذیرش، دچار یأس و سرخوردگی میشود. این ناتوانی در پذیرش خود و وابستگی به تأیید اجتماعی، زمینهساز فروپاشی روانی او میشود.
پیام اجتماعی فیلم
فیلم “Substance” با نگاهی نقادانه به استانداردهای غیرواقعی زیبایی و فشارهای اجتماعی برای حفظ جوانی، تأثیرات مخرب این انتظارات را بر روان انسان به تصویر میکشد. این اثر نشان میدهد که چگونه فشارهای فرهنگی و رسانهای میتوانند افراد را به سوی بحرانهای هویتی و روانی سوق دهند و آنها را به استفاده از راهکارهای افراطی برای تغییر ظاهر و حفظ تصویر جوانی وادار کنند.
پیام اصلی فیلم تأکید بر ضرورت پذیرش خودِ واقعی و روبهرو شدن با واقعیتهای طبیعی زندگی است. پذیرشی که اگرچه دشوار است، اما میتواند به آرامش و رهایی درونی منجر شود. در مقابل، تلاش برای تطابق با معیارهای غیرواقعی زیبایی و موفقیت، مسیری است که به خودتخریبی و بحرانهای روانی عمیقتر میانجامد. شخصیت الیزابت، که از پذیرش تغییرات ناشی از پیری ناتوان است، در نهایت در دام تلاشهای ناامیدانهاش برای بازگشت به گذشته گرفتار میشود. این سرنوشت تلخ، بازتابی از واقعیتی است که بسیاری از افراد در دنیای امروز با آن مواجه هستند؛ جهانی که رسانهها و جامعه با تحمیل معیارهای سختگیرانه و غیرواقعی، اضطراب و نارضایتی از خود را تقویت میکنند.
فیلم همچنین نشان میدهد که جامعه و رسانهها چگونه بهعنوان بزرگ دیگری در روانکاوی، استانداردهایی تحمیل میکنند که افراد را وادار به تلاش برای کسب تأیید و پذیرش میکند. این فشارها نهتنها در ظاهر فردی بلکه در لایههای عمیق روانی تأثیرگذار هستند و مسیرهای ناسالمی را برای تأمین این تأیید شکل میدهند.
Substance فراتر از یک نقد اجتماعی، اثری پیچیده و چندلایه است که همزمان به بررسی فشارهای فرهنگی و بحرانهای روانی فردی میپردازد. تحلیلهای روانکاوانه نشان میدهند که یکی از راههای رهایی از این بحرانها، دستیابی به خودآگاهی و درک تأثیرات بزرگ دیگری بر هویت فردی است. در پایان فیلم، الیزابت بهطور نمادین دچار فروپاشی میشود، اما این فروپاشی نشانهای از آگاهی دیرهنگام او نسبت به واقعیتها و پذیرش تمامیت وجودیاش است. هرچند این آگاهی بهایی سنگین دارد، اما به نوعی بازتابی از رهایی از اسارت توهمات و انتظارات غیرواقعی است.
در دنیای معاصر که فشارهای اجتماعی و فرهنگی بهشدت افراد را احاطه کردهاند، پیام فیلم میتواند هشداری جدی و درسی آموزنده باشد؛ اینکه زندگی اصیل و عمیق تنها از مسیر پذیرش خویشتن و رهایی از معیارهای تحمیلی ممکن است.
جمعبندی
فیلم Substance با پرداختن به ترس از پیری و فشارهای اجتماعی برای حفظ زیبایی، تصویری دقیق و تأملبرانگیز از بحران هویت و فروپاشی روانی ارائه میدهد. ممکن است هنگام تماشای فیلم، از تصاویری که نشان داده میشود، مشمئز شوید اما فراموش نکنیم که این فیلم نشان میدهد چگونه ناتوانی در پذیرش تغییرات طبیعی زندگی و تلاش برای انکار واقعیت میتواند فرد را به مسیرهای مخرب سوق دهد. درک و پذیرش خویشتن، هرچند دشوار، راهی برای رسیدن به آرامش درونی و رهایی از این چرخه معیوب است.
سخن پایانی سردبیر
اگر شما هم با فشارهای اجتماعی، اضطراب از تغییرات زندگی یا بحران هویت مواجه هستید، گفتوگو با یک تراپیست میتواند راهگشا باشد. برای دریافت خدمات تراپی و همراهی در مسیر خودشناسی و آرامش ذهنی، فرم درخواست تراپی را تکمیل کنید. ما در این مسیر همراه شما خواهیم بود.
منابع
Freud, Sigmund. *The Interpretation of Dreams.* (1900).
Laplanche, Jean, and Pontalis, Jean-Bertrand. *The Language of Psycho-Analysis.* (1973).
Mulvey, Laura. "Visual Pleasure and Narrative Cinema." *Screen*, vol. 16, no. 3, 1975, pp. 6-18.
Bergman, Ingmar. *The Films of Ingmar Bergman: A Psychoanalytic Perspective.* (1999).
Freud, Sigmund. *Civilization and Its Discontents.* (1930).
Jung, Carl. *Man and His Symbols.* (1964).
Eagleton, Terry. *The Illusions of Postmodernism.* (1996).
Klein, Melanie. *Envy and Gratitude and Other Works 1946-1963.* (1975).
Cohen, Jeffrey Jerome. *Monster Theory: Reading Culture.* (1996).
Homer, Sean. *Psychoanalysis and Film Theory: A Critical Introduction.* (2005).
[1] Substance
[2] ambivalence
[3] Grand L’autre
[4] splitting